مرز صفحات پوسته زمین ( بحث در مورد مرزهای واگرا و همگرا و امتداد لغز )
صفحات تشکیل دهنده سنگ کره بصورت یک توده بهم چسبیده، نسبت به یکدیگر در حال حرکت هستند. با وجود اینکه قسمتهای داخلی صفحات ممکن است متحمل مقداری تغییر شکل گردند، ولی تمام اندرکنشهای اصلی بین صفحات جداگانه، در طول مرز بین آنها اتفاق میافتد. در حقیقت تلاشهای اولیه برای مشخص کردن مرز بین صفحات بر اساس محل وقوع زمین لرزهها بود. صفحات در مرزها سه رفتار کلی نسبت به هم دارند:
1) مزرهای دورشونده ( واگرا ): جائی که صفحات در نتیجه بالا آمدن مواد از گوشته از هم دور میشوند و بستر جدیدی در اقیانوسها ساخته میشود. جداشدگی صفحات، غالبا در رشتهکوههای میان اقیانوسی رخ میدهد. شکافهای ایجاد شده در اثر دور شدن صفحات، بلافاصله با سنگهای مذاب که از استنوسفر بالا میآید، پرمیشوند. این مواد گرم، به آرامی سرد شده و بستر جدید اقیانوسی را تشکیل میدهند. این پدیده میلیونها سال بطور مداوم تکرار میشود و بدین ترتیب هزاران کیلومتر مکعب بستر جدید ایجاد میگردد.
ادامه مطلب
گسل ، تقسیم بندی ها و تعاریف
گسلها عبارت از شکستگیهایی هستند که در آنها ، سنگهای طرفین صفر شکستگی ، به موازات این صفحه لغزش پیدا میکنند و به کمک همین مشخصه ، میتوان آنها را از درزهها تشخیص داد. لغزش گسلها در انواع مختلف متفاوت است. از چند میلیمتر تا چندین کیلومتر تغییر میکند. در ادامه مطلب موارد زیر به صورت مفصل توضیح داده می شود :
1)تعریف گسل
2) عناصر و ویژگی های گسل
3)تقسیم بندی گسل ها بر اساس :
1»هندسی گسل ها
2» زاویه شیب گسل
3»تقسیم بندی بر اساس حرکت ظاهری
4»بر اساس حرکت ظاهری گسل یا تقسیم بندی زایشی گسل ها
5» وضعیت گسل ها نسبت به هم
6» حالت گسل نسبت به چینهبندی
7» وضعیت گسل نسبت به طبقات اطراف
4)نشانههای شناسایی گسلها
5) انواع پرتگاه ها
ادامه مطلب
انواع چین ، نحوه ایجاد و روش های شناسایی آنها
بطور کلی چین ها را می توان بعنوان پیچ و موج های حاصله در سنگها تعریف کرد . بعبارت دیگر ، چین ها آن دسته از تغییر شکل های سنگها هستند ، که فقط باعث تغییر وضعیت سنگ می شوند ، بدون انکه در آن گسستگی بوجود آورند .
مشخصه های چین
1. لولای چین ، لولای چین خط فرضی است که نقاطی از یک لایه را که دارای حداکثر انحنا هستند ، به یکدیگر وصل می کند . لولای چین می تواند افقی ، قائم و مایل باشد .
2. سطح محوری چین ، سطح فرضی که تمام لولا های چین را در برداشته باشد ، بنام سطح محوری چین خوانده می شود . این سطح ، حتی المقدور چین را به دو قسمت متقارت تقسیم می کند .
3. محور چین ، محور چین خطی است که به موازات لولای ان است و در حقیقت می توان آن را بصورت خط مستقیمی تعریف کردکه هرگاه به موازات خود در فضا حرکت کند ، چین را بوجود می اورد . در بعضی از کتاب ها محور و لولای چین را بعنوان دو مفهوم مترادف بکار می برند .
4. دامنه های چین ، طرفین
ادامه مطلب
Application Of Cathodoluminescence Imaging To The Study Of Sedimentary Rocks | ||
Author : Sam Boggs, David Krinsley | ||
Translator : 0 |
||
Publish Year : 2006 | ||
Page : 178 |
برای دانلود ادامه کتاب ها به ادامه مطلب بروید.....!؟؟
ادامه مطلب
اشـــــــــکال و نــــحوه تشـــکیل ذخــــــایر مـعدنی
اشکال ذخایر معدنی
ذخایر ایزومتریک
گسترش این ذخایر در سه بعد یکسان و نسبتا زیاد است. این ذخایر در صورت واقع شدن در سطح زمین به روش روباز قابل بهره برداری هستند. ذخایر ایزومتریک مهم عبارتند از :
نوع استوک
حالت گنبدی تجمع مواد معدنی را در یک نقطه استوک (stock) میگویند. نظیر گنبدهای نمکی ، گچی و بعضی از ذخایر سرب ، روی و مس جانشینی در کربناتها و در برخی ذخایر مس پورفیری کانی سازی از انواع پراکنده و به شکل استوک است.
نوع استوک ورک
ادامه مطلب
آشنایی با مبانی آبهای زیرزمینی
آبهای زیرزمینی
یکی از ملزومات زندگی بشری آب است. بنابراین توجه به آب ونحوه بدست آوردن و کنترل وهدایت ومهار آن از دغدغه های انسان در طول تاریخ بوده است.زندگی گروه های اجتماعی و انتخاب محلهای پر آب نشانگر آشکار این موضوع می باشد. موضوع این مقاله بررسی اجمالی آبهای زیرزمینی میباشد .
آبهای زیرزمینی از منابع عمده و عظیم آب برای تامین نیاز های مختلف انسان از جمله نیازهای اولیه انسان شامل آشامیدن،شستشو ،پخت و پز و....گرفته تا نیازهای صنعتی و کشاورزی و غیره می باشد.
همچنین در انجام برخی فعالیتهای معدنی و عمرانی وجود آبهای زیرزمینی موجب بروز اشکال و جلوگیری از پیشرفت پروژه میشود که در این صورت نیاز به کنترل دارد.
از این رو جوامع به سوی علم و فن بررسی آبهای زیرزمینی روی آوردند و این موضوع برای آنها اهمیت ویژه ای پیدا کرد .پیشینه فنون برخورد با آبهای زیرزمینی را در دوران باستان دراکتشاف محل سفره آب، حفر چاه ها وقناتها و زهکشی اطراف سازه ها میتوان مشاهده نمود.
ادامه مطلب
انرژي زمين گرمايي، کاربردها و مزيت هاي آن در ايران
ترجمه و تالیف: دکتر محمد مهدی حسین زاده راحله افشار
ژئوترمال از کلمه ی یونانی "ژئو" به معنی زمین، و (ترمال) به معنی گرما و گرمایی گرفته شده است. بنابراین، انرژی ژئوترمال به معنای (انرژی زمین گرمایی) یا انرژی با منشا درونی زمین است. این انرژی، به شکل گرمای محسوس، از بخش درونی زمین است. این انرژی، به شکل گرمای محسوس، از بخش درونی زمین منشا می گیرد و این انرژی در سنگ ها و آب های موجود در شکاف ها و منافذ داخل سنگ در پوسته ی زمین وجود دارد. مشاهدات به عمل آمده از معادن عمیق و چاه های حفاری شده نشان می دهد که درجه ی حرارت سنگ ها به طور پیوسته با عمق زمین افزایش می یابد، هر چند نرخ افزایش درجه ی حرارت ثابت نیست. با این روند، درجه ی حرارت در قسمت بالایی جبه به مقادیر بالایی می رسد و سنگ ها در این قسمت به نقطه ی ذوب خود نزدیک می شوند.
منشا این گرما در پوسته و
ادامه مطلب
*سنگ هاي رسوبي*
سه جزء اصلي بافتي سنگ هاي رسوبي تخريبي عبارتند از
1- دانه ها كه در حد گراول ، ماسه ، و سيلت ميباشند
2- ماتريكس يا ماده زمينه كه از ذرات دانه ريز در حد سيلت و رس تشكيل شده و دانه هاي رسوبي را در بر ميگيرد.
3- سيمان كه به صورت شيميايي تشكيل شده وعمدتاً از جنس سيليس و يا كربنات كلسيم مي باشد، البته برخي از اوقات سيمان از جنس اكسيد آهن نيز دربين دانه ها تشكيل مي شود. سيمان دانهها را به يكديگر مي چسباند. در بسياري از مواقع بين دانه ها فضاهاي خالي باقي مي ماند كه بعداً ممكن است توسط آب هاي زيرزميني و يا نفت و گاز اشغال شود كه برخي از رشته هاي تخصصي زمين شناسي نظير آب شناسي و زمين شناسي نفت وظيفه بررسي اين فضاهاي خالي را كه اصطلاحاً تخلخل ناميده ميشوند را دارند.
اندازه دانهها: يكي از مهمترين شاخصه هاي بافتي رسوبات و سنگ هاي رسوبي اندازه دانه هاي تشكيل دهنده آن مي باشد. زيرا توسط بررسي اندازه دانه ها ميتوان انرژي عامل حمل ونقل و دوري و نزديكي رسوب نسبت به ناحيه فشار را تعيين نمود و به واسطه اندازه دانه ها تقسيم بندي رسوبات و سنگ هاي رسوبي مطابق جدول زير انجام مي شود. طبقه بندي دانه ها از روي بلندترين قطر آنها صورت مي گيرد كه براي اولين بار توسط ونثورث واودرن ارايه شد. اين مقياس لگاريتمي بوده و در آن ، هر درجه اي برابر بزرگتر از درجه قبلي است. امروزه اين مقياس ميلي متري نيز معروف است.
ادامه مطلب
1
بررسی راههای موثر کمینه کردن طول پرتاب سنگ معدن فسفاتاسفوردی
عباس آقاجاني بزازي
2
بهینه سازی عملیات حفاری و انفجار معادن روباز بااستفاده از نرم افزار delpat
علي صالحي
حميد عابد زاده
احمد نصيري نصب
3
تاثیر سیستم های درزه ها بر نتایج چالزنی و آتشباری معدن مسسونگون آذربایجان
سيد هادي حسيني
حميد آقا بابايي
بقیه مقالات در ادامه مطلب....
ادامه مطلب
مقدمه ای برای تعریف معدن
معدن:معدن محدوده اي است که از آن يک يا چند ماده معدني استخراج شده يا مي گردد. در اين بانک اطلاعات مربوط به 3132 معدن کشور ارائه شده است، که هر معدن داراي اطلاعات عمومي نظير مشخصات معدن، موقعيت جغرافيايي، راههاي دسترسي، اطلاعات مربوط به ژنز، ابعاد، ذخيره، وضعيت فعلي معدن، روش استخراجي، نام بهره بردار و غيره با امکان انتخاب يک استان، محدوده برگه هاي 1:100000، محدوده برگه هاي 1:250000و نوع ماده معدني مي باشد. اطلاعات فوق از اواخر سال 1379 شمسي با همکاري سازمان صنايع و معادن هر استان گردآوري و مرتبا بروزرساني مي شود.
کانسار:کانسار به يك محدوده که درآن براي استخراج يک يا چند ماده معدني مطالعات تکميلي صورت مي گيرد گفته مي شود. در اين بانک کليه اطلاعات 1752 کانسار کشور شامل اطلاعات عمومي نظير مشخصات كانسار، موقعيت جغرافيايي، ژنز كانسار، ابعاد ماده معدني، ذخيره كانسار، اكتشافات صورت گرفته ، فواصل آن تا مكانهاي مشخص نظير شهر ، روستا و غيره را با امکان انتخاب يک استان، محدوده برگه هاي 1:100000، محدوده برگه هاي 1:250000و نوع ماده معدني ارائه مي گردد. اطلاعات فوق با همکاري سازمان صنايع و معادن هر استان و استفاده از منابع مختلف از اواخر سال 1379 شمسي گردآوري ، و مرتبا بروزرساني مي شود.
ادامه مطلب
1- تاثير شرايط زمين شناختي بر طراحي و احداث تونل ها
هدف مطالعه و بررسي ساختگاه، نشان دادن طبيعت زميني است كه قرار است تونلسازي در آن انجام شود. اين مطالعه و بررسيها مبنايي براي طراحي تونل و انتخاب روشها حفر و نگهداري به دست مي دهند كه اين دو راه حلهاي لازم براي مشكلات خاصي كه ممكن است در رابطه با مسائل و جايابيهاي زمين شناختي پيش بيايند را پيش بيني مي كنند. به هر حال، شكل ها و جنبه هاي خاص زمين شناسي متعددي وجود دارند كه در عمليات تونلسازي با آن مواجه مي شوند. اين جنبه هاي زمين شناسي مي تواند باعث بروز مشكلاتي بويژه از جهت تاخير انداختن در پيشرفت عمليات و يا افزايش خطرات عمليات شوند. آگاهي از تاثير شرايط زمين شناسي بر عمليات تونلسازي، نتيجه و گسترش طبيعي مطالعه و بررسي محل مي باشد.
تغيير در شرايط زمين شناسي كه از كاهش مقاومت و كيفيت سنگهاي فراگيري كه بايد حفر شوند، ناشي مي شود، اغلب علاوه بر تاثير بر جنبه هاي ايمني و عملياتي، موجب افزايش هزينه هاي تونلسازي مي گردد. در نتيجه ارزيابي دقيق و عميق شرايط زمين شناختي نقش مهمي در طراحي و برنامه ريزي، احداث و كارهاي احتمالي و عمليات تونل بازي مي كنند.
ادامه مطلب
صفات پوسته ايران زمين از نظر نوع، ضخامت و ايزوستازى
» نوع پوسته(Crust) : پـوسـتـه ايــــرانپوسته اي است اقيانوسي قارهاي كه بصورت پراكنده ديده ميشود . سنگهاي اقيانوسي نشانگر محل برخورد ليتوسفرهاي قارهاي و بالارانش(upduction) پوسته اقيانوسي هستند . از ديدگاه زمين ساختي پوسته ايران پوستهاي است قارهاي كه بر روي گوشتهاي ناپايدار قرار گرفته است . در واقع حاصل تجمع قطعات پوستههاي قارهاي متفاوت است كه حدفاصل اين قطعات ليتوسفري قارهاي پوسته اقيانوسي شكل گرفته است . از نظر سني قديميترين سنگهاي يافت شده در پوسته ايران 1.4 ميليارد سال سن دارد . كه مربوط به سنگهاي دگرگوني است . سنگهاي سازند كهر ، چاپدوني ، سنگهاي دگرگوني ناحيه شورم سنگهاي ناحيه كلمرد ، قديميترين سنگهاي ايران را تشكيل ميدهند . در ناحيه شمال سبزوار ، شمال تربت حيدريه ، بخشهاي شمالي و شمال غربي گناباد ، جنوب بيرجند ، شمال بندرعباس ، ناحيه صحنه و كنگاور ، بخشهاي نزديك دهشير ، بصورت پراكنده در حاشيه ارتفاعات زاگرس ، ناحيه ميناب ، جازموريان ، بشاگرد و در جنوب شرق ايران ، همچنين قرهداغ در شمال غرب ايران ، مناطقي هستند كه آثار پوسته اقيانوسي ديده ميشود كه اصطلاحا به آن افيوليت ملانژ گفته ميشود . وجود پوسته اقيانوسي بصورت پراكنده در بخشهاي مختلف ايران نشانگر آن است كه در يك دوره زماني خاص پوسته ايران تحت تاثير كشش بوده، به شكلي كه باعث شده قطعات ليتوسفري قارهاي از هم فاصله بگيرند و پوسته اقيانوسي در بين آنها شكل گيرند .تغيير رژيم تكتونيكي منجر به از بين رفتن نيروهاي كششي شده و عملكرد ورقههاي ليتوسفري حاشيه فلات ايران از جمله ورقه عربستان ، شبه قاره هند ، فلات توران ، منجر به شكل گيري رژيم فشاري گرديده است كه منجر به بالارانش (upduction) و در بخشهايي فرورانش (subduction) ورقه اقيانوسي شده كه افيوليت ملانژها را بوجود ميآورد . بررسي نقشه عمقي موهو در ايران نشانگر ضخيم بودن پوسته در ناحيه زاگرس با ضخامت تقريبي 55 كيلومتر و نازك بودن پوسته در ناحيه سيرجان با عمق 20 كيلومتر ميباشد (ساحل مكران 28 كيلومتر ، ناحيه البرز 30-35 كيلومتر ، شرق ايران 45 كيلومتر ، كوير لوت 35 كيلومتر ، دشت خوزستان 30-35 كيلومتر ، شمال تنگه هرمز 32 كيلومتر ) . مطالعه نقشه آنومالي گراني در بخشهاي مختلف ايران نشانگر اختلاف زياد از نظر جرم در پوسته است . در كوير لوت آنومالي 50+ ميليگال و در حاشيه درياي عمان كاهش آنومالي تا حد 45- ميليگال وجود دارد ، كه نشانگر فرورانش يك بخش سنگين به درون زمين است . نوع پوسته بستگى کامل به سرشت فيزيکوشيميايى آن دارد. در ايران، پوسته از دو نوع قارهاى((Continental و اقيانوسى((Oceanic است که به صورت نوار و يا قطعات نامتجانس در کنار يکديگر قرار گرفتهاند. از همينرو نوروزى (1972)، ديويى و همکاران (1973)، پوسته ايران را مجموعهاى از خردقارههاى ((Micro – Plates به هم پيوسته ميدانند. از ميان دو نوع پوسته گفته شده، پوسته قارهاى سهم بيشترى دارد، به گونهاى که بخش اعظم پوسته از نوع قارهاى است و از حدود 20 ميليون سال پيش تاکنون، در يک رژيم زمينساختى فشارى، ستبرشدگى و کوتاه شدگى بر آن تحميل شده است. با اين وجود، بستر درياى عمان از نوع پوسته اقيانوسى است که با سرعت 8/4 سانتيمتر در سال به زير مکران کشيده ميشود (لوپيشون، 1968) و يا، در بستر درياى خزر، يک پوسته قديمى اقيانوسى وجود دارد که به طور شيبدار به زير بخش شمالى (البرز)کشيده شده است (گالپرين و همکاران، 1962 – بربريان و کينگ، 1981 )جدا از پوستههاى اقيانوسى در جا (Authochton) بستر عمان و خزر، مجموعههاى افيوليتى موجود در امتداد پارهاى از گسلهاى عمده ايران نيز نوعى پوسته اقيانوسى نابرجا((Allochton هستند که به دليل بسته شدن اشتقاقهاى درون قارهاى، به روى پوسته قارهاى رانده شدهاند و رخنمون آنها، محل تقريبى مرز قارههاى کهن را ترسيم ميکند.
» ضخامت پوسته:از نقشه گرانيسنجى موهو، تهيه شده توسط دهقانى و ماکريس (1983)، قابل تفسير است. بر اساس اين نقشه، در زيرراندگى اصلى زاگرس (زاگرس مرتفع)، بيهنجاريهاى ثقلى به حداقل (230 ± ميليگال)ميرسد و در اين ناحيه، پوسته ايران با 50 تا 55 کيلومتر ضخامت، بيشترين ستبرا را دارد. ولى، به سوى جنوب باختر، ناپيوستگى موهو (Moho) در ژرفاى 40 کيلومتر است، از اين رو به نظر
تکتونيک صفحه اي
پوسته زمين از تعدادي ورقه متحرك تشكيل شده است كه دائما در حال برخورد يا دور شدن از هم هستند. سخت كره از نه ورقه بزرگ و دوازده ورقه كوچكتر تشكيل شده است. قاره ها،ورقه هاي قاره اي را تشكيل مي دهند. ورقه هاي اقيانوسي قسمت عمده بستر دريا را تشكيل مي دهند. مطالعه ورقه هاي زمين ساختي كه زمين ساخت ورقه اي ناميده مي شود، به ما كمك مي كند تا اشتقاق قاره ها، گسترش بستر اقيانوس، فورانهاي آتشفشاني و تشكيل كوهها را توضيح دهيم.نيروهايي كه باعث حركت ورقه هاي زمين ساختي مي شوند در اثر حركت آهسته گوشته زيرين شكل مي گيرند. سنگهاي گوشته در اثر حرارت بالايي كه در زير آنهاست، دائما به سمت بالا حركت مي كنند و در اثر سرد شدن فرونشست مي كنند. اين چرخه ميليونها سال طول مي كشد.
اشتقاق ورقه ها در سطح زمين طي ميليونها سال صورت گرفته است و هنوز هم ظاهر بيروني زمين را تغيير مي دهد. وقتي به نقشه دنيا نگاه كنيد مي بينيد كه حاشيه شرقي آمريكاي شمالي و جنوبي با حاشيه غربي اروپا و آفريقا منطبق مي شود. طي ميليونها سال،اين قاره ها به آهستگي از هم جدا شده اند (اشتقاق قاره ها).
ورقه هاي واگرا:
جايي كه دو ورقه از هم دور مي شوند،سنگ داغ و مذاب (ماگماي مايع) به صورت گدازه خارج مي شود و ماده جديدي به ورقه ها افزوده مي شود. به اين ترتيب ورقه اقيانوسي جديدي تشكيل مي شود. جایي كه اين اتفاق رخ مي دهد،پشته ميان اقيانوسي ناميده مي شود. پشته هاي ميان اقيانوسي به ندرت بيش از 4920 فوت (1500 متر) ارتفاع دارند اما ممكن است هزاران مايل در امتداد بستر اقيانوس كشيده شوند. در زير هر يك از اقيانوسهاي بزرگ جهان،يك پشته ميان اقيانوسي وجود دارد. نمونه اي از آنها پشته مياني اطلس در اقيانوس اطلس است كه از قطب شمال تا قطب جنوب كشيده شده است. پشته هاي ميان اقيانوسي مناطقي هستند كه فعاليت آتشفشاني و زمين لرزه در آنجا زياد است.
ورقه هاي همگرا :
در بسياري جاها،ورقه هاي بزرگ سطح زمين به آهستگي به سمت هم حركت مي كنند. گاهي اوقات لبه يك ورقه در اثر نيروي برخورد تخريب مي شود و گاهي اوقات در اثر برخورد، لبه ورقه ها چين خورده و رشته كوههاي بزرگي به وجود مي آيد. هنگامي كه يك ورقه زمين ساختي به زير ورقه ديگر خم مي شود، فرورانش رخ مي دهد. در اثر برخورد ورقه چگال اقيانوسي با ورقه سبكتر قاره اي، اين اتفاق رخ مي دهد. در امتداد ساحل آمريكاي جنوبي اين پديده ديده مي شود. ورقه اقيانوسي به زير سست كره رانده مي شود. در اثرگرماي سست كره،ورقه فرورانده شده ذوب مي شود. در سطح يك درازگودال اقيانوسي ايجاد مي شود و به دنبال آن يك كمان قوسي تشكيل مي شود. در اين منطقه فعاليتهاي آتشفشاني و زمين لرزه هم رخ مي دهد.
اطلس در حال رشد :
ايسلند در بالاي پشته مياني اطلس قرار دارد و نشان مي دهد كه در امتداد پشته، ورقه هاي آمريكاي شمالي و اروپا از هم دور مي شوند. پشته اي كه در اينجا از زمان برخورد قاره ها مورد بررسي قرار مي گيرد، يكي از ورقه هايي است كه به دو لايه تقسيم مي شود: لايه زيرين از سنگهاي چگال گوشته تشكيل شده و لايه بالايي از سنگهاي سبك پوسته تشكيل شده است. وقتي لايه گوشته فرورانش مي كند،لايه بالايي تراشيده مي شود و روي ورقه ديگر تجمع مي يابد بنابراين رشته كوههايي مانند آلپ به وجود مي آيند. اين رشته كوهها، كوههاي چين خورده ناميده مي شوند.
مهمترین پلیت تکتونیک و یا حرکتهای صفحه ای در دنیا
سطح زمین دارای 7 خشکی بزرگ است که از شکسته شدن یک قاره واحد بزرگ در طول زمان و بر اثر پدیده پلیت تکتونیک به دست آمده است. هر کدام از این صفحات که به قاره موسوم است سالیانه حدود 50 مایل حرکت می کنند. بر اثر این حرکتها مرزهای قاره ها دارای مدلهای مختلفی است که به ترتیب زیر است:
صفحات واگرا و صفحات همگرا و مرزهای انتقالی گسلی
صفحات همگرا توسط حرکت صفحات و برخورد و تصادم آنها به یکدیگر به وجود می آید. وقتی که صفحات اقیانوسی با صفحات قاره ای تصادف می کند، صفحات اقیانوسی به زیر صفحات قاره ای کشیده می شود و می لغزد و باعث به وجود آمدن چاله ها و حفرات عمیق در کف اقیانوسها می شود. به این مدل از حرکت ساب داکشن یا فرو رانش گفته می شود. نمونه ای از این نوع فرورانش در بین صفحه اقیانوسی Nazca و صفحه قاره ای آمریکای جنوبی اتفاق افتاده است. بر اثر تصادم دو صفحه قاره ای کوهزایی های مهم به وجود می آید که هیمالیا از مهمترین آنها است.
صفحات واگرا بر اثر حرکت صفحه ای قاره ها به وجود می آید نمونه ای از این صفحات واگرا را می توان به برامدگی آتلانتیک اشاره نمود. وقتی صفحات از هم دور شوند سنگهای ذوب شده و داغ که که دمای آنها از خیلی بالا سرد می شود و باعث به وجود آمدن مواد جدید در صفحات اقیانوسی می شود. این فرایندهای در کف دریا پخش شده و شناخته شده است.
مرزهای صفحات گسلی انتقالی به صورت افقی حرکت می کند. به عنوان مثال از این حرکت صفحه ای می توان زون گسلشی سن آندریاس San Andreas را نام برد.
پلیت تکتونیک شاخه ای از علم زمین شناسی ساختمانی است که با فرایندهای حرکات صفحه ای در ارتباط است و در اثر این حرکات صفحه ای و برخوردها و تصادم قاره ها با یکدیگر مواد مذاب داغ به وجود می آید در مقیاس جهانی زمین شناسی به وجود آورنده پدیده هایی مثل سازندهای زمین شناسی و کوهزایی ها و توزیع زمین لرزه و آتشفشان است.
Tectonic : The study of processes that move and deform Earth's crust. Describing the forces that cause the movements and deformation of Earth’s crust on a large scale, also describes the resulting structures or features from these forces.
هر کسي که با زمين شناسي سر و کار داشته باشد، تشخيص ميدهد که پوسته زمين در طي تاريخ زمين شناسي يک واحد ثابت و غير متغيري نبوده است بلکه به کرات در برابر عوامل داخلي و خارجي در آن تغيير شکل ايجاد شده است. شاهد اين مدعي وجود نواحي عظيم چين خورده يعني سلسله کوههاست که در آن رسوبات و سنگهاي ديگر فشرده شده و فرم آنها تغيير کرده است.
عامل ديگر رسوبات دريايي است که اينک در قلل مرتفع کوهها ديده مي شود و در برخي موارد هزاران متر از سطح دريا بالاتر قرار گرفته است و اين خود ناپايداري قشر زمين را نشان ميدهد. بطور کلي ميتوان گفت که زمين شناسي ساختماني و تکتونيک ، درباره ساختهاي مختلف سنگهاي تشکيل دهنده پوسته زمين، چگونگي تشکيل و ارتباط آنها با عوامل داخلي زمين بحث ميکند.
ادامه مطلب
حركات واگرايي
تصویر در حال کوچک شده می باشد، برای برگت به اندازه ی اصلی کلیک کنید. سایز اصلی عکس 777*427 با حجم 93 kb |
حركات همگرايي
مقاله اي كامل در رابطه با سنگ
سنگ یا خاک
از نقطه نظر زمین شناسی، سنگ به موادی از پوسته زمین اطلاق میشود که از یک یا چند کانی که با یکدیگر پیوند یافتهاند، درست شدهاست. در مقابل خاک تودهای از ذرات با دانههای منفصل یا دارای پیوند سست است که بر اثر هوازدگی سنگها و به طور برجا تشکیل شدهاست. لیکن در مهندسی و کارهای ساختمانی قابلیت حفاری مصالح زمین شناسی به عنوان شاخصی در طبقه بندی آنها به دو گروه سنگ و خاک مورد استفاده قرار میگیرد[۱].
منشا شکل گیری سنگها و خرده سنگها
دو فرایند کوه زایی و کوه سایی در زمین موجب پدید آمدن محصولات سنگی میشود.[۲]
عوامل کوه زایی
فشارهای کره مذاب درون زمین را که به پوسته جامد سطح آن وارد میشود را میتوان عامل فرایند کوه زایی و خشکی زایی نامید.
ادامه مطلب
تعیین سن با استفاده از روش لومینسانس (پديده نورافشانى جسمى پس از قرار گرفتن درمعرض تابش اشعه)
دانشمندان شمال آمریکا اولین بار در سال 1950 با استفاده از روش لومینسانس کانیهای سنگی را تعیین سن نمودند. و در دانشگاه آکسفورد انگلستان در سالهای 1960 تا 1970 این روش به صورت پیشرفته انجام شد. در سال 1985 نیز با استفاده از یک روش مشابه با این روش و استفاده از اشعه لیزر سن رسوبات زمین تعیین شد.
روش های لومینسانس چگونه کار می کند؟
ساختارهای میکروسکوپی مانند شبه کانیها و سرامیکها انرژی های هسته ای رادیواکتیو را به دام می اندازند. بیشتر این انرژی ها توسط گرما آزاد می شود، اما بعضی مواقع این انرژی باعث تفکیک الکترونها از مولکولها کانیها و سرامیکها می شود. این انرژی بی هیچ عیبی و تمام و کمال در ساختارهای کانیها و سنگها ذخیره می شود. و با استفاده از دمای بیش از 500 درجه سانتیگراد این انرژی به دام افتاده آزاد می شود. بر اثر این آزاد شدن کانیها یک سری نور از حود ساطع می کنند که انرژی لومینسانس گرمایی نامیده می شود. وقتی که منبع انرژی اشعه لیزر به صورت مشابه برای ا#1578; شده اند اتفاق می افتد توسط فرایند لومینساس انرژی ذخیره شده و به دام افتاده الکترونها آزاد می شود و به تعیین سن توسط روش لومینسانس گرمایی کمک می کند. انرژی آزاد شده همراه با نور و گرما است . در آزمایشگاه می توانند این انرژی های آزاد شده را با استفاده از اشعه لیزر اندازه گیری نمایند. شدت پراش نوری که از این اجسام آزاد می شود به تعیین سن مواد قدیمی در آزمایشگاهها کمک می کند.
نمونه های لومینسانس چگونه فراوری و آماده می شود؟
این نمونه ها به صورت مصنوعی فراوری و آماده سازی می شوند. یکی از فاکتورهای اصلی برای آمادهسازی نمونه های لومینسانس تشعشعات هسته ای هم ارز de است که به صورت مصنوعی تعیین و اندازه گیری می شود و از طریق پرتودهی گرمایی و یا اشعه های لیزر به دست می آید. فاکتور بعدی مهم برای این منظور dr است که برای اندازه گیری رادیواکتیویته نمونه های دانه ای و رسوبات اطراف آنها است. برای تعیین سن نمونه ها کافی است این دو فاکتور ار به یکدیگر تفسیم نماییم و سن ماده مورد نظر خود را از این تقسیم مشخص کنیم. این روش قابل اجرا برای نمونه هایی است که سن آنها کمتر از صد سال تا چندین صدهزار سال است.
محدویتهای تعیین سن با استفاده از این روش
از این روش مستقیماً برای تعیین سن نمونه های سنگ و کانی و نمونه های سرامیکی استفاده می شود. این روش بهترین روش تعیین سن برای نمونه های گداخته و داغ در سرامیکها و ابسیدین ها و سنگهای آذرین و رسوبات مدفون شده می باشد.
تعیین سن با استفاده از آبپوشی ابسیدین
ابسیدین یا شیشه ولکانیکی، سنگ غنی از سیلیکاتی است که که به سرعت سرد شده است. اگرچه این سنگ ترکیب شیمیایی دقیقی ندارد اما سنگی است که بیش از 70 درصد سیلیس دارد. بشر از ابسیدین به عنوان ماده خام صنایع استفاده می کند. در سال 1948 دو زمین شناس به نامهای فردمن و رابرت اسمیت شروع به جستجو در باره تعیین سن توسط ابسیدین کردند. آنها روش تعیین سن با ابسیدین آبدار را در سال 1960 به دنیا ارائه دادند. تعیین سن به ابسیدین به دو روش استفاده می شود. روش تعیین سن نسبی برای مواد که فقط نسبت به مواد دیگر قدیم تر بودن و یا جدیدتر بودن آن را بیان می کند و روش تعیین سن مطلق که زمان دقیق ماده مورد نظر را می دهد. انتخاب زمان مطلق و یا نسبی بستگی به شرایط محیطی مانند درجه حرارت خاک و رطوبت نسبی خاک دارد.
فرایند هیدارته شدن ابسیدین چگونه انجام می شود؟
تعیین سن با روش ابسیدین آبدار با استفاده از سطوح تازه ابسیدین که در ساخت ابزار به کار می رود و یا فرایند سنگ آتش زنه و یا سنگ فندک می باشد. ابسیدین حاوی 0.2 درصد آب است. وقتی قسمتی از ابسیدین شکسته شده در معرض اتمسفر هوا قرار می گیرد سطح آن شروع به تبدیل به شیشه می کند. مدت زمان این عمل در سازندهایی که آبدار هستند با افزایش عمق بیشتر می شود. فرایندهای هیدراته شدن شامل از سطح تازه ابسیدین تا آبدار کردن 3.5 درصد از این سنگ ادامه دارد. به این نقطه، نقطه اشباع یا سیر شدگی می گویند. ضخامت لایه هیدراته شده با استفاده از روشهای پتروگرافی و از زیر میکروسکوپ قابل اندازه گیری است. این فرایند فقط در قشر بیرونی ابسیدین وجود دارد. با استفاده از میزان و درصد هیدراته شدن ابسیدین می توان تعیین سن نمود.
عمل هیدراته شدن از زمانی شروع می شود که سطح سنگ بر اثر سرد شدن جریانهای لاوایی دارای شکستگی می شود. میزان ضخامت قشر بیرون هیدارته شده تابع زمان است. میزان هیدارته شدن به دو فاکتور درجه حرارت و ترکیب شیمیایی نمونه بستگی دارد. به همین دلیل باید موقعیتهای نمونه ها از لحاظ جغرافیایی و ترکیبات شیمیایی مشابه طبقه بندی شود. ابسیدین دارای اشکال مختلف آبدار شدن است. در شرایط مشابه درجه حرارت و رطوبت ابسیدین ممکن است زمان هیدراته شدن فرق کند و خیلی سریع و خیلی کند باشد. این فرایند توسط میزان هیدراته شدن و میزان آب درونی ابسیدین کنترل می شود. اگر آب در داخل حفره های داخلی ابسیدین به دام افتاده باشد زمان هیدارته شدن برای سنگهای مختلف متفاوت است.
محدودیتهای تعیین سن با روش هیدراته شدن ابسیدین
این روش دارای چند محدودیت برای تعیین سن می باشد که به قرار زیر است:
• میزان هیدراته شدن ابسیدین در سراسر جهان یکنواخت نیست. تغییرات موجود به درجه حرارت و مکانهای مختلف و زمان هیدراته شدن بستگی دارد. تاثیرات درجه حرارت به سختی سنجیده می شود. این تغییرات همچنین به ترکیب شیمیایی نمونه نیز بستگی دارد. رطوبت یکی دیگر از عواملی است که تعیین سن به آن بستگی دارد. رطوبت روی میزان هیدارته شدن تاثیر می گذارد و باعث تغییرات می شود. برای مطالعه این تغییرات باید منحنی های کالیبره شده را ترسیم نمود.
• از دیگر محدودیتهای این تکنیک چند بار استفاده کردن از این روش ابسیدین باعث خطا اطلاعاتی می شود. به عنوان مثال اگر شخصی از ابسیدین دانه ای برای تعیین سن استفاده کند و آن ابیسدین را دور بیاندازد اگر بعد از 100 سال شخص دیگری با همام تکه ابسیدین آزمایش تعیین سن را انجام دهد اطلاعات به دست آمده برای شخص دوم اشتباه خواهد بود و باید در این رابطه بسیار دقت نمود.
انواع كانسارهاي آهن :
عموماً انباشتگي آهن حاصل فرايند ماگمايي و يا اسكارن حاصل از ماگماي بازالتي است و گونه هاي رسوبي آن در كنار حوضه هاي رسوبي انباشته ميشوند. بطور کلی انواع كانسارهاي آهن بدين شرح هستند:
- كانسار آهن رسوبي
- کانسارهاي آهن نواري لايه اي (Banded Iron Formation( BIF
- کانسارهاي آهن رسوبي نوع االيتي سنگ آهني
- کانسار هاي آهن رسوبي مردابي حاوي لايه هاي زغالي
- کانسارهاي ماگمايي مافيک و اولترامافيک لايه اي
- کانسارهاي اسکارني
- کانسارهاي تراوشي
- کانسارهاي دگرگون زاد
- کانسار آتشفشاني – رسوبي
- کانسار آتشفشاني
حال به بررسی کانسار های آهن و نحوه تشکیل و بوجود آمدن آنها می پردازیم :
ادامه مطلب
عناصر گروه پلاتين
عناصر گروه پلاتين(P.G.E) Platinum Group Elements شامل 6 عنصر است که عبارتند از :
پلاتين Pt، پالاديوم Pd، اسميوم Os، ايريديم Ir، روديوم Ru و روتنيوم Rh مي باشد.
اين عناصر در تركيب پوسته جامد زمين بسيار نادر هستند. عناصر گروه پلاتين عمدتاً خاصيت سيدروفيلي دارند و فقط پالاديوم و روتنيوم خاصيت كالكوفيلي قوي تري نشان مي دهند. فلزات گروه پلاتين به 2دسته تقسيم مي شوند:
1-پالاديوم-روتنيوم و روديوم كه از طلا سبكتر هستند و وزن مخصوص آنها بين 4/12-3/11 مي باشد.
2-پلاتين-ايريديم و اسميوم كه سنگين تر از طلا هستند و وزن مخصوص آنها بين 5/22-19 مي باشد.
پالاديوم ازنظر فراواني نسبي تقريباً 2 برابر پلاتين و ساير فلزات اين گروه و به مقياس تقريبي 1/0 تركيب پوسته جامد زمين را مي سازد. اين فلزات در پوسته جامد زمين در سنگ هاي قليايي همراه تركيبات كروم وآهن (كروميت) و يا همراه با پيروتين هاي نيكل دار متمركز مي شوند.
در فازهاي گرمابي نيز در برخي مواقع پالاديوم ظاهر مي شود. مقاومت آنها در مقابل عوامل شيميايي و عدم ميل تركيبي آنها با مواد ديگر موجب تمركز اين فلزات در پلاسرها مي شوند.
پلاتينيوم اغلب در يك حالت خالص و كانه اسپريليت (آرسينوپلاتينيوم PtAs2) يافت مي شود و يك منبع اصلي فلزي است.
آلياژ ايريديم / پلاتينيوم با منشأ طبيعي يك Platiniridium است و اين فلز در كاني كوپريت( سولفيد پلاتينيوم pts ) يافت مي شود.
اين فلز اغلب همراه با مقادير كمي فلزات ديگر گروه پلاتينيوم است كه در نهشته هاي آبرفتي در كلمبيا، اونتاريو، كوههاي اورال و در غرب امريكا يافت مي شود. پلاتينيوم از نظر اقتصادي همراه با فرآوري نيكل توليد مي شود. درمقادير عظيمي از نيكل فرآوري شده تنها PPm 2 ذخيره پلاتين وجود دارد.
عيار پلاتين در يك كانسار داراي ارزش اقتصادي بين PPb10-5 است كه تقريباً از اين نظر همانند كانسارهاي طلا مي باشند.
بخش اعظم فلزات گروه پلاتين در طبيعت به صورت آلياژهاي آنها يافت مي شوند،معذالک تركيبات پلاتين و يا پالاديوم با گوگرد، آرسنيك، آنتيموان، بيسموت، مس، قلع و سرب كاني هاي ويژه پلاتين محسوب مي شود.
مهمترين كاني هاي پلاتين عبارتست از:
•اسپريليت PtAs
اسپريليت معمولاً مقدار كمي رديوم، آهن، پالاديوم و آنتيموان نيز در تركيب خود دارد. اسپريليت فراوانترين كاني پلاتين است.سختي اين کاني بين 6 تا 7، وزن مخصوص برابر 6/10 و مقدار پلاتين آن 58 درصد است.
•ژورسيت PtSb2
مقدار پلاتين ژورسيت 45 درصد است و تا امروز فقط در معادن پلاتين ترانسوال شناخته شده است.
•كوپريت Pts
سختي كوپريت 5، وزن مخصوص برابر 9 و مقدارپلاتين آن 89 درصد است.
•براگيت S(Pt, Pd, Ni)
مقدار پلاتين براگيت 59 درصد است.
•لوريت RuS2
سختي لوريت بين 5/7، وزن مخصوص برابر 7 و مقدار روتنيوم آن 67 درصد است.
•استيبيوپالادينيت PdSb3
سختي استيبيوپالادينيت 4/4، وزن مخصوص برابر 5/9 و مقدار پالاديوم آن 4/72 درصد است.
•فروديت PdBi 2
سختي فروديت 5/2، وزن مخصوص برابر 5/9 است و در سيستم كوبيک متبلور مي شود.
•ميشنريت PdBi 2
سختي ميشنريت 5/2، وزن مخصوص برابر 5/12 بوده و تا بحال فقط در معدن سودبوري پيدا شده است و در سيستم منوكلينيك متبلور مي شود.
__________________
یادت باشه زیر گند کبود
تو بودی و من و کلی آدمای حسود
تقصیر همون حسوداست که حالا
هستی ما شده یکی بود یکی نبود .
ماسه سنگ آرکوزی چیست ؟
این متن برای پاسخ به سوالات مکرر یکی از دوستان بازدید کننده است . قبل از پاسخ به سوالات این عزیز باید بگویم در علم زمین شناسی باید یک جانبه نگری را کنار گذاشت و بسیاری از عوامل و رویدادها و کوچکترین مطالب را کنار هم گذاشت تا به جوابی قانع کننده رسید . این متن نمو نه بسیار کوچکی از مطلب فوق الذکر است.
آرکوز در طبق بندی فولک عبار ت است از سنگی که بیش از 25 درصد ذرات ان را فلدسپات تشکیل داده و نسبت بین f/r از 3/1 بیشتر باشد.پس لازمه تشکیل آرکوز وجود فلدسپات ها می باشد . حال تاثیر عوامل مختلف را در تشکیل فلدسپات ها بررسی می کنم . فلدسپات ها در سنگ های آواری از نظر اهمیت در درجه دوم و بعد از کوارتز قرار دارد . زیرا به علت داشتن رخ ،مقاومت کمتری نسبت به کوارتز در مقابل عمل فرسایش دارند و در اثر عوامل شیمیایی به کانی های رسی تجزیه می شوند به همین دلیل ، میزان دانه های فلدسپات در رسوبات رودخانه ای به ویژه سیکل اول به مراتب بیشتر از ماسه های ساحلی و تپه های شنی است . فلدسپات ها در سنگ های آذرین و دگرگونی بطور فراوان یافت می شود .بدین جهت در حدود 10 تا15 درصد رسوبات آواری عهد حاضر را تشکیل می دهند.
تاثیر آب و هوا در برجای ماندن فلدسپاتها :
تغییرات آب و هوایی در میزان بارندگی موثر است و فاکتوری برای هوازدگی محسوب می شود .میزان بارندگی هم به عرض جغرافیایی بستگی دارد و کنترل کننده آب و هوا در ارتباط با چرخه های جوی می باشد.
در آب و هوای مرطوب ،کانی های که دارای ثبات شیمیایی کمتری هستند( برای مثال فلدسپاتها) تجزیه می شوند ولی در آب و هوای گرم و خشک این کانی ها تجزیه نشده و به صورت ذراتی در اندازه گراول یا ماسه تخریب حاصل می نمایند . فلد سپاتها بعد از تجزیه شدن ،کانی های رسی را تشکیل می دهند که به صورت مواد معلق در آب از منشا به حوضه رسوبی حمل می شود . میزان بارندگی و درجه حرارت در منطقه به رشد گیاهان نیز کمک می کند . ریشه گیاهان در زمین دو عمل انجام می دهد ،یکی این که باعث افزایش تجزیه شیمیایی و کاهش اندازه ذرات سنگ می گردند و دیگری این که باعث بهم فشرده شدن رسوبات دراطراف خود می شوند و عمل تخریب در منطقه را کاهش می دهند .با افزایش میزان بارندگی پوشش گیاهی زیاد شده مقدار هوازدگی فیزیکی را کاهش می دهد . ارتباط بین مقدار بار رسوبی حاصل و میزان بارندگی بطور مستقیم است .
فلدسپات ها قبل از تجزیه شدن در منشا توسط فرایند های هوازدگی مکانیکی شکسته شده و به صورت ذرات آزاد توسط جریان آب از منطقه خارج شوند که این خود به عوامل زیر بستگی دارد :
1) توپو گرافی : اگر اختلاف ارتفاع زیاد باشد ،آب و هوا نقش مهمی را در تجزیه فلدسپاتها نخواهند داشت و فلدسپاتها قبل از تجزیه شدن توسط فرایند های هوازدگی مکانیکی خرد شده و در مسیر جریان آب قرار می گیرند .
2) آب و هوا : در آب و هوای خشک ، تجزیه شیمیایی خیلی کم صورت می گیرد ،زیرا گیاهان خیلی کم بوده و هوازدگی مکانیکی از اهمیت زیادی بر خوردار است و در چنین آب و هوایی توپو گرافی اثر چندانی نخواهد داشت .
3) یخچال ها : تخریب توسط یخچال ها باعث می شود مقدار زیادی از سنگ های فلدسپات دار منطقه کنده ( توجه کنید که در صورت وجود سنگ های فلدسپات دار و در صورت عدم وجود این سنگ ها مسلما در هر نوع آب هوایی هم نمی توان آرکوز داشت )شده و قبل از تجزیه در مسیر حرکت توسط یخ ها حمل گردد .
شرایط تشکیل انواع آرکوز :
1)آرکوز آب و هوایی : در شرایط آب و هوایی گرم و خشک و یا سرد و خشک و سکون نسبی تکتونیکی (مهم ، توجه کنید )
2)آرکوز تکتونیکی : در مناطق فعال از نظر تکتونیکی آرکوز نابالغ که دارای ماتریکس و نیز به رنگ قرمز است وجود دارد .
3)آرکوز پی : این نوع آرکوز در مناطق حاوی سنگ های گرانیتی پس از پیشروی دریا ایجاد می شوند . این ماسه سنگ ارکوزی ایجاد شده غنی از فلدسپات می باشد و به ان آرکوز پی می گویند و از نظر چینه شناسی سطح تماس ایجاد شده توسط آرکوز پی از نوع ناپیوستگی آذرین پی است .
زمین شناسی ساختمانی
فصل اول - ساختمان های گنبدی
بطور کلی، ساخت های گنبدی را می توان بعنوان ساختهایی تعریف کرد که در نتیجه نیرو های قائمی – که از پائین به بالا اثر می کنند – تشکیل می شوند. بدیهی است که در اینجا، مقصود آن دسته از ساختمان های گنبدی شکلی است که تشکیل آنها، غیر از عوامل تکتونیکی بوده است و از جمله مهم ترین آنها، می توان گنبد های نمکی را نام برد.
مقطع این ساختمانها دایره ای است و در مواردی که محیط اطراف آنها متجانس نباشد، میدان تنش حاصله نیز متجانس نبوده و ممکن است مقاطع آنها غیر دایره ای باشد . در مجموع می توان گفت که این ساختمانها زمانی تشکیل می شوند که در زیر طبقات ناحیه ای، لایه ای که خاصیت تغییر شکل پلاستیک عالی دارد که (مثل نمک، گچ و بعضی انواع رس ها) موجود است. هرگاه این طبقه پلاستیک، به علتی تحت فشار واقع شود، به علت وضعیت خمیری، این فشار را به حالت هیدرواستاتیک به تمام نقاط منتقل می کند و در حالتی که در قسمتی از لایه ها نقطه موجود باشد. به سمت بالا حرکت کرده و ساخت گنبدی را بوجود می آورد. عامل تنش متفاوت است و در مورد نمک ، اختلاف وزن مخصوص قابل توجه بین نمک و سنگهای اطراف سبب حرکت نمک به سمت بالا می شود.
ادامه مطلب
زغال سنگ
این مطلب به وسیله شیدا تهیه و نوشته شده و توسط ناهيد بيگلری تصحيح گرديده است.
زغال سنگ از تغییرات بیولوژیکی ناشی از افزایش فشار و بالا رفتن دما بر روی گیاهان از روزگاران بسیار دور بوجود آمده است. کربن موجود در زغال سنگ به صورت ترکیبهای مختلف آلی از جمله اسیدهای کربوکسیلیک متراکم شده و به صورت ترکیبات آروماتیک با حلقههای ناجور (که علاوه بر کربن ، شامل هیدروژن ، اکسیژن ، نیتروژن و گوگرد نیز میباشند) در آمده است.
ادامه مطلب
زغال سنگ از بقایای درختان ، بوته ها و سایر گیاهان زنده به وجود می آید. نشو و نمای این گیاهان در دوره هایی که آب و هوای زمین ملایم و مرطوب بود، صورت گرفت.
گردش معکوس در کارگاه آفرینش ، شاید درک آنچه را که بحران انرژی خوانده می شود، سیر کند. کل قضیه ، میلیاردها سال قبل و با فرایندهای تبدیل انرژی خورشیدی به آونوزین توی فسفان (ATP) آغاز شد. کلروفیلها و سایر رنگدانه های گیاهان ، انرژی دریافتی از خورشید را برای تبدیل دی اکسید کربن ، آب و مواد معدنی به اکسیژن و ترکیبات آلی انرژی دار ، به کار برده و غذای موجودات کوچک و بزرگ از جمله انسان اندیشه ورز را فراهم می آورند. این فرایند ن همچنین باعث افزایش ذخایر معدنی آلی از قبیل هیدروکربورهای زغال سنگ ، نفت و گاز طبیعی می شود.
ادامه مطلب
فاكتورهاي موثر در تشكيل ذخاير معدني...
براى پى بردن به چگونگى تشکيل ذخاير معدنى ،بررسى عوامل چهار گانه زير ضرورى است:
الف- خاستگاه محلولهاى کانه دار (source of ore-solutions )
ب- خاستگاه مواد کانه ( source of ore-materials )
ج- نحوه مهاجرت وانتقال مواد ( means of transport )
د- نحوه ته نشينى مواد معدنى ( meansof ore-deposition )
الف -خاستگاه محلولهاى کانه دار :
از آنجا که بيشترين حجم محلول هاى کانه دار را آب تشکيل داده ،بنابراين آب مى تواند نقشى کارا در تشکيل مواد معدنى
وانتقال آنها داشته باشد
ادامه مطلب
براي تشکيل خاک ها سه عامل نقش عمده دارند که جنس سنگ مادر ، آب وهوا و زمان مي باشند. با توجه به آشنايي با سنگ هاي مختلف که پوسته ي زمين را تشکيل مي دهند مي- توان اهميت سنگ مادر را در تشکيل خاک ها مورد بحث قرار داد.
◄ نوع سنگ مادر(Parent rock):
سنگ ها متشکل از کاني هاي مختلف هستند به عبارت ديگر ترکيب کاني شناسي سنگ ها با هم متفاوت است بنابراين ترکيب شيميايي خاکي که از سنگ گچ توليد مي شود با ترکيب شيميايي خاک توليد شده از گرانيت تفاوت خواهد داشت.
سنگ ها با داشتن ترکيب کاني شناسي متفاوت در برابر هوازدگي مقاومت هاي مختلفي نشان مي دهند به اين معنا که سنگ داراي کاني مقاومتر مانند کوارتزيت نسبت به سنگ داراي کاني هاي نامقاوم مانند سنگ شيل در مقابل عوامل هوازدگي پايدار تر است. همچنين سنگ هاي آذرين داراي کاني هاي اوليوين و پلاژيوکلازهاي کلسيم دار نسبت به سنگ هاي داراي کاني کوارتز و ارتوکلاز در برابر هوازدگي پايداري کمتري دارند. به اين ترتيب نقش ترکيب کاني شناسي سنگ مادر درتشکيل خاک مشخص مي گردد.
بافت سنگ مادر نيز در پايداري در مقابل عوامل تخريب و فرسايش مؤثر است. اين موضوع در ارتباط با سنگ هاي آذرين دروني وبيروني صادق است براي مثال ريوليت ها با داشتن بافت ريز دانه نسبت به گرانيت هاي داراي بافت درشت دانه در مقابل هوازدگي و تبديل شدن به خاک ، پايداري بيشتري نشان مي دهند.
ادامه مطلب
از ديرباز مهندسان مفاهيم مربوط به رفتار مكانيكي سنگ ها را در فعاليت هاي عمراني، معدني و صنعت نفت بكار مي گرفتند. ولي اين رشته تا اوايل دهه 60 ميلادي مخصوصا" تا سال 1996 كه اولين كنغرانس بين المللي مكانيك سنگ در شهر ليسبون پرتقال برگزار شد هنوز بطور رسمي به عنوان شاخه اي از دانش مهندسي به حساب نمي آمد. در دو دهه اي كه از تولد مكانيك سنگ مي گذرد تجربيات آزمايشگاهي و صحرايي متعدد و نشر كتب و مقالات بي شمار درباره سنگ ها ما را قادر ساخته است تا عكس العمل سنگ را در برابر نيروهاي وارده به نحو قابل قبولي بر آورد كنيم. كاربرد مكانيك سنگ در مسايل مربوط به طراحي سازه هاي عمراني و معدني تحت عنوان مهندسي سنگ شناخته مي شود.
از مهمترين خواص مکانيکي سنگها مي توان به ويژگيهاي مقاومتي و تغيير شکل پذيري سنگ اشاره کرد. در زير به بررسي هر يک از اين ويژگيها پرداخته و روش هاي تعيين آنها را مطرح مينمائيم. اما قبل از آن بايد به نحوه ي تهيه ي نمونه هاي آزمايشگاهي براي اندازهگيري خواص بپردازيم.
ادامه مطلب
نويسنده: مهندس رستگار
محلولهاي هيدروترمال آبهاي گرم كانيساز در طبيعت مسئول تشكيل بسياري از كانسارها و تجمعات موادمعدني هستند. مجموعه اين كانسارها عليرغم تفاوتهايي كه در نوع مواد معدني و حجم ذخيره دارند در اين نكته كه همگي از رسوبگذاري مواد محلول در آبهاي داغ، در فضاهاي خالي و شكستگيها تشكيل شدهاند، مشتركند. اين آبهاي گرم كه اكثراً به شكل سلولهايي با جريان همرفت (Convaction) در اطراف تودههاي آذرين نفوذي و يا مناطق آتشفشاني مشاهده ميشوند و حتي بعضي اوقات به شكل چشمههاي كانيساز در سطح زمين هم ظاهر ميشوند. با اين وجود آبهاي ماگمايي سهم بسيار ناچيزي در شكلگيري اين آبها دارند و بخش اعظم اين آبها از آبهاي جوي و زيرزميني فرورو منشاء ميگيرد و تنها ممكن است بخش كوچكي از آبهاي ماگمايي نيز به اين مجموعه افزوده شود. آبهاي فرورو برخي اوقات در حين حركت خود به سمت پايين در اعماق زمين به تودههاي نفوذي در حال سرد شدن و يا مخازن ماگمايي آتشفشانهاي فعال يا نيمهفعال برخورد ميكنند و در نتيجه حرارت و قابليت انحلال اين آبها افزايش مييابد. ضمن اينكه ممكن است مقداري آب ماگمايي هم از طرف اين تودههاي در حال سرد شدن به اين آبها افزوده شود. اين آبها پس از گرم شدن در نقطه بخصوصي به علت كاهش وزن مخصوص ناشي از افزايش دما در امتداد شكستگيها و گسلها شروع به صعود به سمت مناطق كمعمقتر را مينمايند و در مسير، خود موادمعدني موجود در سنگهاي مسير نظير سرب، روي، طلا، مس، جيوه، نقره و غيره را حل نموده و با خود بالا ميآورند. با كاهش عمق از فشار و دماتي اين محلول داغ سرشار از كاتيونهاي فلزي محلول كاسته شده و در اعماق بخصوصي تحت تأثير عواملي نظير كاهش فشار، كاهش دما و موادمعدني خود را از دست دادهاند به واسطر افزايش وزن مخصوص ناشي از سرد شدن دوباره به سمت پايين جريان مييابند. بدينترتيب چرخهاي از آبهاي گرم برقرار ميشود كه در يك سوي آن بخش عميق انحلال و موتور حرارتي ماگما قرار گرفته و در سمت مقابل بخشهاي كم دماي سطحي و محل رسوبگذاري مواد واقع شدهاند. بنابراين آنچه كه يك كانسار رگهاي گرمابي ناميده ميشود مجاري چند فاكتور مهم نقش دارند كه عبارتند از : منبع حرارتي، وجود شبكه مناسبي از شكستگيها، مناسب بودن تركيب شيميايي محلول، مناسب بودن تركيب شيميايي سنگهاي مسير محلولها وبالاخره كافي بودن حجم آبهاي سطحي و زيرزميني به حدي كه بتواند يك چرخه مؤثر را تشكيل دهند. از آنچه گفته شد چنين استنباط ميشود. كه تركيب كانيشناسي كانسارهاي گرمايي ارتباط مستقيمي با تركيب كانيشناسي سنگهاي مسير چرخه گرمابي و درجه حرارت آب دارد. به عنوان مثال كانسارهاي گرمابي اورانيوم در سنگهاي آذرين اسيدي و كانسارهاي نقره گرمابي در آندزيتها و سنگهاي حد واسط تشكيل ميشوند. ◄ کانسارهاي جيوه گرمابي: مهمترين كانسارهاي گرمابي عبارتند از : طلا، نقره، جيوه، آنتيموان، فلوريت، باريت، سرب، روي، آلونيت، كائولينيت، منيزيت، منگنز، اورانيوم و مس. كانسارهاي جيوه رگهاي جيوه در طبيعت اكثراً به صورت كاني سينابر يافت ميشود. اين كاني در دماي 50 الي 200 درجه سانتيگراد و در اعماق كم تا سطح زمين تشكيل ميشود. در چشمههاي آبگرم فعال زلاندنو و غرب آمريكا كاني سينابر در حال تشكيل شدن است. كانيسازي جيوه بدون شك در زمانهاي مختلف صورت گرفته است اما به دليل ناپايداري جيوه و تركيبات آن بعد از تشكيل به دفعات دستخوش تغيير و تحول شده است. كانيسازيهاي گرمابي جيوه غالباً با آنتيموان همراه است. استيبنيت مهمترين كاني همراه سينابر در رگههاي جيوه است. ◄ کانسارهاي طلاي گرمابي: كانسارهاي طلاي گرمابي كانسارهاي طلاي رگهاي را ميتوان در سنگهاي آتشفشاني و رسوبي دگرگون شده و نيز برخي از سنگهاي آتشفشاني يافت. در اين كانسارها طلا بيشتر همراه سولفيدها و آرسنيدها مشاهده ميشود و ندرتاً به حالت آزاد يافت ميشود. مقدار ذخيره كانسارها كمتر از يك ميليون تن بوده و عيار طلا در رگههاي قابل استخراج بيش از پنج گرم در تن ميباشد. رگههاي طلا در محدوده 50 تا 200 درجه سانتيگراد و از عمق 800 متري تا نزديكي سطح زمين تشكيل شدهاند. ذخاير طلاي رگهاي در سپرهاي كانادا، رودزيا و استراليا كشف شدهاند. ◄ کانيارهاي سرب و روي گرمابي: كانسارهاي سرب و روي رگهاي كانسارهاي سرب و روي گرمابي نسبتاً فراوانند. اين كانسارها بيشتر در كمربندهاي آتشفشاني وسيع و گسترده غرب آمريكا، ژاپن، فيليپين، ايران و آلپ قرار دارند. كانيهاي مهم اين ذخاير عبارتند از : اسفالريت، گالن و كالكوپريت. گاهي اوقات ممكن است همراه گالن مقداري نقره وجود داشته باشد.
هوازدگي يکي از عوامل مهم درتشکيل برخي از نهشتههاي معدني مي باشد. بر اثر اين فرآيند ژئومورفولوژي عناصر فلزي پراکنده در سنگ مادر در يک جا جمع شده و يک توده معدني زا تشکيل مي دهند. به چنين نقل و انتقالي غالبا غني شدگي اطلاق ميشود. غني شدگي به دو طريق انجام ميشود. در روش اول هوازدگي شيميايي به همراه آب نفوذي موادي را که مناسب نيستند از سنگ در حال تجزيه جدا ميکنند. لذا اين عناصر مطلوبي که تراکم آنها در افق نزديک سطح زمين کم ميباشد به اعماق برده شده و با رسوب مجدد تمرکز آنها افزايش مييابد.
ادامه مطلب
◄ کاني شناسي گابرو:
کوارتز گابرو و کوارتزيت سنگهاي اطلاق مي شود که به عنوان کاني فرعي تا 10 درصد کوارتز دارند. پلاژيوکلاز اين سنگها معمولاٌ لابرادوريت يا بيتونيت است ولي آنورتيت نيز زياد ديده ميشود. در گابرو بطور کلي آنهايي که داراي اليوين است داراي پلاژيوکلازهاي بازيکتري نيز ميباشد و آنهايي که داراي پيروکسنهاي منوکلينيک است پلاژيوکلاز آنها اسيدي تر است و بالاخره سديکترين پلاژيوکلازها با نوريتها و هيپريتها ديده ميشود.
اين پلاژيوکلازها که خيلي کمتر زونه هستند معمولا داراي ماکل آلبيت و همچنين ماکل آلبيت و کارلسبارد تواما در آنها ديده ميشود. ما کل پرکليين نيز در اين پلاژيوکلازها ظاهر ميشود.
◄ کانيهاي فرومنيزين گابروها:
پيروکسنهاي گابروي معمولي اوژيت و ديو پسيديک مي باشد. انکلوزيونهاي ايلمنيت و ساير اکسيدهاي آهن در پيروکسنها ممکن است توليد ساخت شاليدن بنمايد. در نوريتها و هيپريتهاي هيپرتين مهمترين کاني تيره رنگ ميباشد و ممکن است داراي پلئوکروشيم باشد، انستاتيت نيز گاهي ديده ميشود. اليوين اين سنگها معمولا از نوع متوسط است ولي در بعضي گابروها که داراي آهن زياد ميباشند از نوع فاياليت ميباشد.
سنگ هاي اليوين گابرو و تروکتوليت کمياب تر از گابروهاي پيروکسندار است و به همين ترتيب اليوين نوريتها از نوريتهاي ديگر کميابتر است. گابروهايي که داراي هورنبلند بصورت کافي اوليه باشد فقط در نواحي محدودي يافت ميشود ولي هورنبلند ثانويه که در نتيجه جانشيني پيروکسنها بوجود آمده باشد زياد ديده ميشود. رنگ هونبلندهاي اوليه قهوهاي در گاهي سبز رنگ است در صورتي که رنگ هورنبلندهاي ثانويه سبز يا سبز روشن ميباشد.
◄ کانيهاي فرعي:
بيوتيت به عنوان کاني فرعي در بعضي انواع گابروها ديده ميشود و در برخ نوريتها و گابروها به حدي زياد است که ميتوان آن را جزء کانيهاي عادي سنگ دانست. کوارتز نيز ممکن است به مقدار خيلي کم در اين سنگها ظاهر شود(مخصوصاٌ در نوريتها و هورنبلند گابروها). در برخي گابروها که به نام کوارتز گابرو ناميده ميشود ، کوارتز مقدارش به حدي است که ميتوان به آن کاني شاخص اطلاق کرد.
مهمترين کانيهاي فرعي اين سنگها عبارتند از: آپاتيت ، منيتيت ، ايلمنت و اسپنيل و به مقدار کمتري پيريت ، پيروتين ، گروناها ، اسفن و اثري از فلدسپاتوئيدها نيز در انواع قليايي اين سنگها ديده ميشود.
کروميت به عنوان کاني فرعي در انواع تروکتوليتهاديده ميشود. بعضي از نوريتها داراي سيليملنيت ، آندالوزيت ، کورديريت و گرونا است که بيشتر ممکن است از سنگهاي همبر سنگ اضافه شده باشد.
◄ دگرساني گابروها:
پلاژيوکلازها دگرسان شده تبديل به آلبيت و زوئيزيت و يا ساير کانيهاي دسته اپيدوت ميشود. پيروکسنها که ممکن است آمفيبول جانشين آنها شده باشد دگرسان شده به کلريت ، تالک و سرپانتين تبديل ميشوند. اليوين در اثر دگرساني به سرپانتين و مانيتيت تبديل ميگردد.
◄ ساخت و بافت گابروها:
گابروها معمولا داراي بافت دانهاي با دانههاي متوسط تا درشت و نيم شکلدار هستند. بافت پگماتيتي خيلي به ندرت در اين سنگها ديده ميشود. بافت پورفيري کمياب است ولي بافت گنيسي و نوار ممکن است ديده شود. هم پلاژيوکلازها و هم اليوينهاي اين سنگها ممکن است کم و بيش بصورت موازي باهم قرار گرفته باشند. يکي ديگر از بافتهاي معمولي اين سنگها بافت افي تيک است که در آن تعدادي بلور نسبتا ريز پلاژيوکلاز در داخل بلور درشت پيروکسن ديده مي شود و معرف تبلور همزمان اين دو کاني در سنگ است.
در اين سنگها بافت اربيکولار نيز گاهي ديده شده است. در برخي از تودههاي نفوذي گابرو بافت و درشتي دانهها و ترکيب سنگ ممکن است از يک نقطه به نقطه ديگر تغيير فاحشي داشته باشد. در گابروها معمولا آلبيت منيتيت شکلدار و پيروکسن و اليوين و پلاژيوکلازها نيمه شکلدار ميباشد و اگر کوارتز وارتوز وجود داشته باشد فضاي باقيمانده بين ساير دانهها را پر ميکند. ساخت کرونا يا تاجي يا نوارهاي حاصله در نتيجه فعل و انفعال شيميايي ماگمايي باقي مانده روي بلور در اين دسته از سنگها بخصوص دور اليوينها و منيتيتها و پيروکسنها مخصوصا وقتي در همبري پلاژيوکلازها قرار گرفته باشد خيلي زياد ديده ميشود.
◄ محل تشکيل گابروها:
گابرو ونوريت معمولا در حاشيه باتوليتها و بصورت تودههاي نفوذي که در اولين مراحل باتوليتهاي مرکب بوجود ميآيد و همچنين بصورت تودههاي نفوذي مستقل که ممکن است مطبق نيز باشد. همچنين ممکن است به صورت طبقاتي در بين تودههاي مطبق پريدوتيتي ديده شوند.
تروکتوليتها همراه با پريدوتيتها ظاهر ميشوند. انورتوزيتها نيز ممکن است بصورت تودههاي نفوذي بزرگ که اکثرا در پرکامبرين تشکيل شده است و پلاژيوکلاز آنها لابرادوريت يا آندزين است. و يا بصورت تودههايي در لوپوليتهاي پريدوتيتي که پلاژيوکلاز آنها از نوع بيتونيت است و به صورت تودههاي محدودي که در اثر عمل سگوگاليون در سنگهاي گابرويي بوجود ميآيند.
◄ كاربرد:
گابرو هم به عنوان سنگ لاشه (در جاده سازي، ساخت تونل و پل سازي) و هم به عنوان سنگ تزئيني و نما در فضاهاي دروني و بيروني ساختمانها كاربرد دارد. در اكثر كشورهاي جهان اين نوع سنگ در صورت آلتره نبودن يكي از بهترين انواع سنگ ساختماني محسوب مي شود.
مقياس زماني زمين شناسي کار مشترکي است از سازمان منابع طبيعي کانــادا و سازمان بين المللي چينهشناسي(ICS)و اتحاديه جهاني زمينشناسي(IUGS)که در قالب يک پوستر تهيه شده است. اين پوستر جديدترين مرجع مقياس زمــان زمين شناسي دنيا ميباشد. در اين پوستر بخش هاي مختلفي ازجمله تقسيمبنديهاي زمينشناسي، نقشه جغرافياي ديرين و حرکت صفحات، نمودار تغييرات سطح آب درياها و اقيانوسها، نمودار مقدار ايزوتوپ اکسيژن 18 در آب دريا و نمودار تغييرات قطبيت زمين در زمان هاي مختلف آورده شده است. اين پوستر از سه بخش اصلي تشکيل شده است:
ادامه مطلب
◄ گسل ها (Faults)
گسلها شکستگيهايي در پوسته زمين هستند که در طول آنها تغيير شکلهاي قابل توجهي ايجاد شده است. گاهي اوقات گسلهاي کوچک در ترانشه هاي جاده، جائي که لايه هاي رسوبي چند متر جابجا شده اند، قابل تشخيص هستند. گسلهايي در اين مقياس و اندازه معمولا بصورت تک گسيختگي جدا اتفاق مي افتد. در مقابل گسلهاي بزرگ، شامل چندين صفحه گسل درگير مي باشند. اين منطقه هاي گسله، مي توانند چندين کيلومتر پهنا داشته باشند و معمولا از روي عکسهاي هوايي راحتتر قابل تشخيص هستند تا سطح زمين.
در واقع حضور گسل در يک منطقه نشان مي دهد که در يک زمان گذشته، در طول آن جابجايي رخ داده است. اين جابجايي ها مي توانسته يا بصورت جابجائي آرام باشد که هيچ گونه لرزشي در زمين ايجاد نمي کند و يا اينکه بصورت ناگهاني اتفاق بيفتد که جابجايي هاي ناگهاني در طول گسلها عامل ايجاد اغلب زلزله ها مي باشد. بيشتر گسلها غير فعال هستند، و باقيمانده اي از تغيير شکلهاي گذشته مي باشند. در امتداد گسلهاي فعال، حين جابجائي فرسايشي دو قطعه پوسته اي در کنار هم، سنگها شکسته و فشرده مي شوند. در سطح صفحات گسلي، سنگها بشدت صيقلي و شياردار مي شوند. اين سطوح صيقلي و شياردار به زمين شناسان در شناخت جهت آخرين جابجايي ايجادشده در طول گسل کمک مي کند. که زمين شناسان بر اساس جهت حرکت گسلها، آنها را به انواع مختلفي تقسيم بندي مي کنند که در قسمت انواع گسلها به اين تقسيم بندي مي پردازيم.
ادامه مطلب
کاني عبارت است از عناصر يا ترکيبات شيميايي طبيعي جامد ، همگن ، متبلور و ايزوتروپ با ترکيبات شيميايي نسبتاً معين که در زمين يافت ميشود. خواص فيزيکي کانيها در حدود مشخص ممکن است تغيير نمايند. کانيها به صورت اجسام هندسي با ساختمان اتمي منظم متبلور ميگردند که به آن بلور ميگويند. اگر بلور يک کاني را به قطعات کوچک و کوچکتر تقسيم نماييم سرانجام به کوچکترين جزء داراي شکل هندسي منظم خواهيم رسيد که آن را واحد تبلور ، سلول اوليه و يا سلول واحد بلور مينامند. از کنار هم قراردادن واحدهاي تبلور شبکه بلور که سازنده اجسام متبلور است ايجاد ميگردد..
بيش از 4000 گونه کاني توسط انجمن جهاني کانيشناسي (ima) شناسايي شده است. از اين تعداد، 150 کاني را ميتوان جزو کانيهاي معمول و 50 کاني را ميتوان از کانيهاي تا ندازهاي کمياب بشمار آورد. بقيه آنها کانيهاي کمياب يا بسيار کمياب هستند.
ادامه مطلب
◄ کانيهاي اصلي طلا
كالاوريت Calaverite با فرمول Au Te2
اين كاني طلا در سيستم مونوكلينيك متبلور شده و به صورت منشورهاي تيغه اي و شيار دار، غالبا دوقلو و توده هاي دانه اي پيدا مي شود. رنگ اين كاني از زرد برنزي تا سفيد نقره اي متغير است. خط اثرش خاكستري مايل به زرد تا خاكستري متمايل به سبز است. سختي اش 5/2 تا 3 و وزن مخصوصش 31/9 مي باشد. كالاوريت فاقد رخ بوده و كدر و شكننده است. اين كاني داراي جلا ي فلزي مي باشد. در اسيد نيتريك گرم حل مي شود و طلاي فلزي در محلول قرمز آزاد مي سازد. اختلاف آن با پيريت، سختي كمتر و داشتن بلورهاي طويل است. قابل ذكر است كه مقدار طلاي كالاوريت تا 44% مي رسد. اين كاني معمولا در رگه هاي هيدروترمال حرارت پائين تشكيل مي شود.
ادامه مطلب
زمين لغزش (LandSlide) و ريزشهاي سنگي نمونه هايي از حركات توده اي زمين ميباشند و اصطلاحي عمومي براي حركت رو به پايين واحدهاي سنگي و رسوبي تحت تاثير نيروي گرانشي است.اين فرايند بر روي زمين هاي شيب دار عمل كرده و ممكن است باعث تخريب منازل و تاسيسات ، مسدود گشتن مسير جاده ها و رودها و.. شود و در بعضي مواقع كه حجم عملكرد آن عظيم باشد باعث ايجاد درياچه هايي نيز ميگردد.
برخلاف پديده خزش در زمين لغزه ها، يك يا چند سطح شكستگي مجزا وجود دارد. سرعت زمين لغزشها نوعا در حدود يك متر در روز و در موارد خاص از زمين لغزشي كه داراي هواي حبس شده اند و در اثر زلزله بوجود آمده اند تا سيصد كيلومتر در ساعت ميرسد. از عواملي كه باعث ايجاد و فعال شدن اين پديده ميگردند ميتوان به وجود فرسايش شديد در مسير رودها و آبراهه ها ، شيب زياد واحدهاي رسوبي و سنگي و عدم اتصال محكم بين واحدها و سنگ بستر ، بارندگي شديد و افزايش آب بين منفذي در رسوبات آبرفتي و... ميباشد.
همچنين در اثر فعاليتهاي انساني مانند خاكبرداري و ايجاد راهها ، بارگذاري ناشي از ساخت و ساز روي زمين هاي شيب دار و مستعد ، قطع درختان و پوشش گياهي منطقه، ورود آب ناشي از چاههاي فاضلاب ، استخرها وآبياري چمنزارها و... ميتواند باعث فعال شدن و تسريع اين پديده شود. بسياري از زمين لغزشها همچون زمين لغزش گراس ونتر در وايومينگ منشاء صرفا طبيعي دارند برخي نيز توسط زمين لرزه ها فعال ميشوند(Keefer1984 ) آقاي كيفر در سال 1993 دريافت كه احتمال وقوع زمين لغزشها ي تحت تاثير فعاليت هاي لرزه اي در شيبهاي تندي(با زاويه بيش از 25 درجه ) كه دست كم 150 متر ارتفاع داشته باشند و در پايين توسط جريانهاي فعالي قطع شده باشند بيشتر است.
ادامه مطلب
اولين بار تئوفراستوس (Theophrastus) که از شاگردان ارسطو بود در کتاب خود بنام درباره سنگها به ماده بدون نامي، شبيه چوب پوسيده که در اثر اختلاط با نفت مي سوزد، بدون آنکه آسيبي ببيند در 300 سال قبل از ميلاد اشاره کرده است که بعد ها اين ماده آزبست نام گرفت. در ساختمان آزبست، پنبه کوهي يا پنبه نسوز عناصري مانند سيليس، منيزم و آهن وجود دارد. آزبست در طبيعت به رنگهاي سفيد، قهوه اي و آبي به چشم مي خورد.
ادامه مطلب
آشنايي با بلورشناسي
بلور شناسي ، علم مطالعه بلورهاست. با ارائه روشي براي توضيح چگونگي تعيين خواص فيزيکي ماده از روي سطح آن ، يعني اصل تقارن بلور شناسي بصورت علمي مستقل در آمد. در دهه 1880 ، فيزيکدانان شواهد کافي گرد آورده بودند که پديدههاي مختلفي از قبيل در شکستگي ، انبساط گرمايي ، وقف الکتريسيته و پيزو الکتريسيته را بايد با استفاده از شکل بلور توضيح داد. براي مطالعه بلورها روشهاي مختلفي وجود دارد که از مهمترين آنها بلور شناسي توسط اشعه ايکس و روشهاي پراش الکترون.
◄ سير تحولي بلورشناسي:
مطالعه بلورها به دوران يونانيها و روميها و مطالعات کوارتزهاي گوناگون ، توسط ننوفراستو و پلينيو ، باز ميگردد. در سده هفدهم نخستين تلاشها براي توصيف نظم ساختاري بلورها به عمل آمد. رابرت هوک اظهار داشت که مشکل کوارتز را با فرض اين که کوارتز از آرايش تناوبي کرههايي تشکيل شده باشد، ميتوان توضيح داد. کريستيان هويگنس به منظور توصيف پديده دو شکستي نور ، فرض کرد که کلسيت از آرايش تناوبي بيضيهاي دوار تشکيل شده است. در سال 1784 ، ژنه ژوست هادي اين فرض را مطح کرد که در بلورها مولکولها در گروههايي به شکل متوازي السطوح قرار گرفتهاند. در آرايش فضايي اين گروهها ميتواند شکل بلوري ماکروسکوپيکي مشاهده شده را توضيح دهد.
ادامه مطلب
کاني عبارت است از عناصري يا ترکيبات شيميايي طبيعي جامد، همگن و متبلور با ترکيبات شيميايي نسبتاً معين که به صورت اجسام هندسي با ساختمان اتمي منظم متبلور ميگردند که به آن بلور ميگويند. با توجه به همگن بودن شيميايي کانيها ، ترکيب آنها را ميتوان بوسيله فرمول نشان داد. براي معرفي کانيها علاوه بر فرمول آنها ، تمام خواص فيزيکي مانند خواص نوراني ، الکتريکي ، مقاومت ، سختي و بالاخره خاصيت بلورشناسي نيز مورد بررسي قرار ميگيرد. بيش از 4000 گونه کاني توسط انجمن جهاني کانيشناسي (ima) شناسايي شده که از اين تعداد، 150 کاني را ميتوان جزو کانيهاي معمول و 50 کاني را ميتوان از کانيهاي تا اندازهاي کمياب بشمار آورد. بقيه آنها کانيهاي کمياب يا بسيار کمياب هستند. • خواص فيزيكي: كه مهم ترين آنها عبارتند از شكل رخ، سطح شكست، سختي، وزن مخصوص، جلا و شفافيت، قابليت ذوب و... |
◄ کاني شناسي تاريخچه کاني شناسي | خواص عمومي | کاني شناسي توصيفي | شفاييت کاني | رنگ کاني | رنگ خاکه | شيمي کاني | جلاي کاني | سختي | وزن مخصوص | رخ کاني | سطح شکست | ضرايب شکست نور | هدايت گرما در کانيها | رسانش کانيها | خاصيت مغناطيسي ◄ دسته بندي کانيها گروه پلاتين | کاني بريل | ورميکوليت | گروه فناسيت | گروه اليوين | گروه گارنت | گروه Al2SiO5 | گروه هوميت | گروه اپيدوت | گروه پيروکسن | گروه پيروکسوييد | گروه آمفيبول | گروه سرپانتين | گروه کانيهاي رسي | گروه ميکا | گروه کلريت | گروه SiO2 | گروه فلدسپار ◄ بلور شناسي آشنايي با بلورشناسي | خواص بلورها | انواع بلورها | دستگاههاي بلورشاختي | بلورشناسي نوين | آزمايش XRD | آزمايش XRF ◄ سنگ شناسي گابرو | کائولن | الماس | سنگهاي اولترامافيک | كيمبرليت ها | گرانيت | فيروزه | عقيق | سنگهاي كربناته | ساخت سنگهاي آذرين | سنگ هاي رسوبي ◄ عناصر کمياب منابع و کاربدها | لانتانيوم | ايتربيوم | ايتريوم | لوتتيوم | ساماريوم | پرومتيوم | ديسپروزيوم | هولميوم | اربيوم | توليوم | تربيوم | گادولينيوم | پراسئوديميوم | سريوم | اروپيوم | نئوديوم
|
ادامه مطلب