سنگ های جواهر
نگین های جواهر ، مجموعه ای از کانی های طبیعی ، سنگ ها ، شبه کانی یا شبه سنگ ها و فسیل ها ی قیمتی و نیمه قیمتی با منشاء معدنی یا غیر معدنی است ؛ که از جمال ودلربایی بسیاری برخوردار بوده و مقبولیت عام دارند.
تحقیق پیرامون نگین های جواهر ، از جهات مختلف قابل مطالعه و بررسی است . کانی شناسی علمی ، در دو شاخه ی اکتشاف و استخراج ، غیر از مشاهدات ظاهری به عناصرسازنده ( ترکیب شیمیایی ) ، ساختار تبلور ( کریستالوگرافی ) و خواص اُپتیکی یا میکروسکوپی نگین ها توجه نموده و به دنبال کاربردهای جدیدی برای آن ها در صنعت می گردد و تاریخ کانی شناسی نقطه نظر های دانشمندان گذشته را مورد مطالعه قرار میدهد. کانی شناسی اجتماعی نیز ، جایگاه کانی های جواهر را در فرهنگ و باور های ملـل بررسی نموده به نقل آثار معنوی آن می پردازد.
مقبولیت سنگ های جواهر
کم نظیر بودن رنگ ها ، در نگین های اصیل و قیمتی و تنوع ، درخشندگی و جذابیت بی مانند آن ها ، توجه عموم را به خود جلب نموده است. به طوری که بسیاری از مردم غیر اَز بهره مندی از دل فریبی وزیبایی افسون کننده ی جواهرات و به کار گیری آنها در زینت آلات خویش برای هر یک ارزش و قداست خاصی قائل شده اند. نقش جواهرات در فرهنگ ملی و باورهای مذهبی ملل ، جایگاه ویژه ای دارد. هر قومی با ذوق و علاقه ی بسیار واستفاده از هنر و ابتکارخود ، از گوهرهای گرانبها برای تزیین کاخ ها یا عباد تگاه ها و ساخت تمثال قدیسین استفاده کرده اند.
ادامه مطلب
*سنگ هاي رسوبي*
سه جزء اصلي بافتي سنگ هاي رسوبي تخريبي عبارتند از
1- دانه ها كه در حد گراول ، ماسه ، و سيلت ميباشند
2- ماتريكس يا ماده زمينه كه از ذرات دانه ريز در حد سيلت و رس تشكيل شده و دانه هاي رسوبي را در بر ميگيرد.
3- سيمان كه به صورت شيميايي تشكيل شده وعمدتاً از جنس سيليس و يا كربنات كلسيم مي باشد، البته برخي از اوقات سيمان از جنس اكسيد آهن نيز دربين دانه ها تشكيل مي شود. سيمان دانهها را به يكديگر مي چسباند. در بسياري از مواقع بين دانه ها فضاهاي خالي باقي مي ماند كه بعداً ممكن است توسط آب هاي زيرزميني و يا نفت و گاز اشغال شود كه برخي از رشته هاي تخصصي زمين شناسي نظير آب شناسي و زمين شناسي نفت وظيفه بررسي اين فضاهاي خالي را كه اصطلاحاً تخلخل ناميده ميشوند را دارند.
اندازه دانهها: يكي از مهمترين شاخصه هاي بافتي رسوبات و سنگ هاي رسوبي اندازه دانه هاي تشكيل دهنده آن مي باشد. زيرا توسط بررسي اندازه دانه ها ميتوان انرژي عامل حمل ونقل و دوري و نزديكي رسوب نسبت به ناحيه فشار را تعيين نمود و به واسطه اندازه دانه ها تقسيم بندي رسوبات و سنگ هاي رسوبي مطابق جدول زير انجام مي شود. طبقه بندي دانه ها از روي بلندترين قطر آنها صورت مي گيرد كه براي اولين بار توسط ونثورث واودرن ارايه شد. اين مقياس لگاريتمي بوده و در آن ، هر درجه اي برابر بزرگتر از درجه قبلي است. امروزه اين مقياس ميلي متري نيز معروف است.
ادامه مطلب
توضیح کوتاهی در مورد سنگ و سنگ چینی {تزِئینی}
خلاصه:
سنگ تزئيني، سنگي است طبيعي كه در اندازه مشخص انتخاب، تراش و يا برش خورده باشد. به معناي وسيع كلمه، اصطلاح سنگ تزئيني شامل سنگها در هر شكل مي باشند كه به طور مستقيم و پس از برش، سائيده شدن و صيقل كاري در نماهاي داخلي و خارجي ساختمانها به كار مي روند
سنگ تزئيني، سنگي است طبيعي كه در اندازه مشخص انتخاب، تراش و يا برش خورده باشد. به معناي وسيع كلمه، اصطلاح سنگ تزئيني شامل سنگها در هر شكل مي باشند كه به طور مستقيم و پس از برش، سائيده شدن و صيقل كاري در نماهاي داخلي و خارجي ساختمانها به كار مي روند. در زبان لاتين اين اصطلاح به اسامي زير معروف مي باشد.
Facing Stone, Cut Stone, Dimention Stone, Tom Stone, Curb Stone, Decorative Stone, Monumental Stone, Facing Slab, Ornament Stein, Baustein, Lerochesornamentales.
ادامه مطلب
انواع كانسارهاي منگنز
کانسنگ منگنز ( بيش از 35% منگنز )، کانسنگ منگنز آهن دار ( 20- 35% منگنز )، کانسنگ منگنز آهني ( 20- 10% منگنز ) و کانسنگ آهن منگنز دار ( 10- 5% منگنز ).
1- تقسيم بندي کانسارهاي منگنز (پارک و مک ديارميد 1975):
1-1 – کانسارهاي همراه با توف ها و رسوبات آواري مرتبط با مواد آتشفشاني (نوع آتش فشاني – رسوبي):
اين گروه از نظر اقتصادي ارزش بيشتري دارند به عنوان مثال مي توان کانسارهاي پونوپو درکوبا، دره رودخانه الکي در شيلي و کانسار منگنز ونارچ قم نام برد.
1-2- کانسارهاي مستقل از فعاليت هاي آتش فشاني:
مانند کانسار نيکوپول در اکراين.
1-3- کانسارهاي همراه با کانسارهاي آهن لايه اي
در ذخاير منگنز، منگنز به دو صورت Mn+4 و Mn2+ واکنش مي دهد.چنانچه منگنزهاي موجود در منطقه هيپوژن اغلب دو ظرفيتي بوده و به صورت انواع کاني هاي کربناته و سيليکاته ظاهر مي شوند. منگنز دو ظرفيتي نسبتاً محلول و به شدت متحرک است. در منطقه سوپرژن، منگنزهاي منتقل شده از منطقه هيپوژن به صورت اکسيدهاي چهار ظرفيتي که در منطقه سوپرژن پايدارترند، رسوب مي کنند.
بيشتر تمرکزهاي اوليه منگنز که تشکيل کانسارهاي مهم و اقتصادي منگنز را مي دهند و يا انواع ديگر که حاصل فرآيندهاي ثانويه هستند، همگي منشأ رسوبي دارند و در اين ارتباط اکثر طبقه بندي ها مبتني بر شرايط منطقه رسوبگذاري و نحوه تمرکز منگنز مي باشد.
رايج ترين طبقه بندي ها کانسارهاي منگنز را به گروه هاي رسوبي، گرمابي، دگرگوني و سوپرژن تقسيم بندي مي کنند:
ادامه مطلب
مقاله اي كامل در رابطه با سنگ
سنگ یا خاک
از نقطه نظر زمین شناسی، سنگ به موادی از پوسته زمین اطلاق میشود که از یک یا چند کانی که با یکدیگر پیوند یافتهاند، درست شدهاست. در مقابل خاک تودهای از ذرات با دانههای منفصل یا دارای پیوند سست است که بر اثر هوازدگی سنگها و به طور برجا تشکیل شدهاست. لیکن در مهندسی و کارهای ساختمانی قابلیت حفاری مصالح زمین شناسی به عنوان شاخصی در طبقه بندی آنها به دو گروه سنگ و خاک مورد استفاده قرار میگیرد[۱].
منشا شکل گیری سنگها و خرده سنگها
دو فرایند کوه زایی و کوه سایی در زمین موجب پدید آمدن محصولات سنگی میشود.[۲]
عوامل کوه زایی
فشارهای کره مذاب درون زمین را که به پوسته جامد سطح آن وارد میشود را میتوان عامل فرایند کوه زایی و خشکی زایی نامید.
ادامه مطلب
تعیین سن با استفاده از روش لومینسانس (پديده نورافشانى جسمى پس از قرار گرفتن درمعرض تابش اشعه)
دانشمندان شمال آمریکا اولین بار در سال 1950 با استفاده از روش لومینسانس کانیهای سنگی را تعیین سن نمودند. و در دانشگاه آکسفورد انگلستان در سالهای 1960 تا 1970 این روش به صورت پیشرفته انجام شد. در سال 1985 نیز با استفاده از یک روش مشابه با این روش و استفاده از اشعه لیزر سن رسوبات زمین تعیین شد.
روش های لومینسانس چگونه کار می کند؟
ساختارهای میکروسکوپی مانند شبه کانیها و سرامیکها انرژی های هسته ای رادیواکتیو را به دام می اندازند. بیشتر این انرژی ها توسط گرما آزاد می شود، اما بعضی مواقع این انرژی باعث تفکیک الکترونها از مولکولها کانیها و سرامیکها می شود. این انرژی بی هیچ عیبی و تمام و کمال در ساختارهای کانیها و سنگها ذخیره می شود. و با استفاده از دمای بیش از 500 درجه سانتیگراد این انرژی به دام افتاده آزاد می شود. بر اثر این آزاد شدن کانیها یک سری نور از حود ساطع می کنند که انرژی لومینسانس گرمایی نامیده می شود. وقتی که منبع انرژی اشعه لیزر به صورت مشابه برای ا#1578; شده اند اتفاق می افتد توسط فرایند لومینساس انرژی ذخیره شده و به دام افتاده الکترونها آزاد می شود و به تعیین سن توسط روش لومینسانس گرمایی کمک می کند. انرژی آزاد شده همراه با نور و گرما است . در آزمایشگاه می توانند این انرژی های آزاد شده را با استفاده از اشعه لیزر اندازه گیری نمایند. شدت پراش نوری که از این اجسام آزاد می شود به تعیین سن مواد قدیمی در آزمایشگاهها کمک می کند.
نمونه های لومینسانس چگونه فراوری و آماده می شود؟
این نمونه ها به صورت مصنوعی فراوری و آماده سازی می شوند. یکی از فاکتورهای اصلی برای آمادهسازی نمونه های لومینسانس تشعشعات هسته ای هم ارز de است که به صورت مصنوعی تعیین و اندازه گیری می شود و از طریق پرتودهی گرمایی و یا اشعه های لیزر به دست می آید. فاکتور بعدی مهم برای این منظور dr است که برای اندازه گیری رادیواکتیویته نمونه های دانه ای و رسوبات اطراف آنها است. برای تعیین سن نمونه ها کافی است این دو فاکتور ار به یکدیگر تفسیم نماییم و سن ماده مورد نظر خود را از این تقسیم مشخص کنیم. این روش قابل اجرا برای نمونه هایی است که سن آنها کمتر از صد سال تا چندین صدهزار سال است.
محدویتهای تعیین سن با استفاده از این روش
از این روش مستقیماً برای تعیین سن نمونه های سنگ و کانی و نمونه های سرامیکی استفاده می شود. این روش بهترین روش تعیین سن برای نمونه های گداخته و داغ در سرامیکها و ابسیدین ها و سنگهای آذرین و رسوبات مدفون شده می باشد.
تعیین سن با استفاده از آبپوشی ابسیدین
ابسیدین یا شیشه ولکانیکی، سنگ غنی از سیلیکاتی است که که به سرعت سرد شده است. اگرچه این سنگ ترکیب شیمیایی دقیقی ندارد اما سنگی است که بیش از 70 درصد سیلیس دارد. بشر از ابسیدین به عنوان ماده خام صنایع استفاده می کند. در سال 1948 دو زمین شناس به نامهای فردمن و رابرت اسمیت شروع به جستجو در باره تعیین سن توسط ابسیدین کردند. آنها روش تعیین سن با ابسیدین آبدار را در سال 1960 به دنیا ارائه دادند. تعیین سن به ابسیدین به دو روش استفاده می شود. روش تعیین سن نسبی برای مواد که فقط نسبت به مواد دیگر قدیم تر بودن و یا جدیدتر بودن آن را بیان می کند و روش تعیین سن مطلق که زمان دقیق ماده مورد نظر را می دهد. انتخاب زمان مطلق و یا نسبی بستگی به شرایط محیطی مانند درجه حرارت خاک و رطوبت نسبی خاک دارد.
فرایند هیدارته شدن ابسیدین چگونه انجام می شود؟
تعیین سن با روش ابسیدین آبدار با استفاده از سطوح تازه ابسیدین که در ساخت ابزار به کار می رود و یا فرایند سنگ آتش زنه و یا سنگ فندک می باشد. ابسیدین حاوی 0.2 درصد آب است. وقتی قسمتی از ابسیدین شکسته شده در معرض اتمسفر هوا قرار می گیرد سطح آن شروع به تبدیل به شیشه می کند. مدت زمان این عمل در سازندهایی که آبدار هستند با افزایش عمق بیشتر می شود. فرایندهای هیدراته شدن شامل از سطح تازه ابسیدین تا آبدار کردن 3.5 درصد از این سنگ ادامه دارد. به این نقطه، نقطه اشباع یا سیر شدگی می گویند. ضخامت لایه هیدراته شده با استفاده از روشهای پتروگرافی و از زیر میکروسکوپ قابل اندازه گیری است. این فرایند فقط در قشر بیرونی ابسیدین وجود دارد. با استفاده از میزان و درصد هیدراته شدن ابسیدین می توان تعیین سن نمود.
عمل هیدراته شدن از زمانی شروع می شود که سطح سنگ بر اثر سرد شدن جریانهای لاوایی دارای شکستگی می شود. میزان ضخامت قشر بیرون هیدارته شده تابع زمان است. میزان هیدارته شدن به دو فاکتور درجه حرارت و ترکیب شیمیایی نمونه بستگی دارد. به همین دلیل باید موقعیتهای نمونه ها از لحاظ جغرافیایی و ترکیبات شیمیایی مشابه طبقه بندی شود. ابسیدین دارای اشکال مختلف آبدار شدن است. در شرایط مشابه درجه حرارت و رطوبت ابسیدین ممکن است زمان هیدراته شدن فرق کند و خیلی سریع و خیلی کند باشد. این فرایند توسط میزان هیدراته شدن و میزان آب درونی ابسیدین کنترل می شود. اگر آب در داخل حفره های داخلی ابسیدین به دام افتاده باشد زمان هیدارته شدن برای سنگهای مختلف متفاوت است.
محدودیتهای تعیین سن با روش هیدراته شدن ابسیدین
این روش دارای چند محدودیت برای تعیین سن می باشد که به قرار زیر است:
• میزان هیدراته شدن ابسیدین در سراسر جهان یکنواخت نیست. تغییرات موجود به درجه حرارت و مکانهای مختلف و زمان هیدراته شدن بستگی دارد. تاثیرات درجه حرارت به سختی سنجیده می شود. این تغییرات همچنین به ترکیب شیمیایی نمونه نیز بستگی دارد. رطوبت یکی دیگر از عواملی است که تعیین سن به آن بستگی دارد. رطوبت روی میزان هیدارته شدن تاثیر می گذارد و باعث تغییرات می شود. برای مطالعه این تغییرات باید منحنی های کالیبره شده را ترسیم نمود.
• از دیگر محدودیتهای این تکنیک چند بار استفاده کردن از این روش ابسیدین باعث خطا اطلاعاتی می شود. به عنوان مثال اگر شخصی از ابسیدین دانه ای برای تعیین سن استفاده کند و آن ابیسدین را دور بیاندازد اگر بعد از 100 سال شخص دیگری با همام تکه ابسیدین آزمایش تعیین سن را انجام دهد اطلاعات به دست آمده برای شخص دوم اشتباه خواهد بود و باید در این رابطه بسیار دقت نمود.
انواع كانسارهاي آهن :
عموماً انباشتگي آهن حاصل فرايند ماگمايي و يا اسكارن حاصل از ماگماي بازالتي است و گونه هاي رسوبي آن در كنار حوضه هاي رسوبي انباشته ميشوند. بطور کلی انواع كانسارهاي آهن بدين شرح هستند:
- كانسار آهن رسوبي
- کانسارهاي آهن نواري لايه اي (Banded Iron Formation( BIF
- کانسارهاي آهن رسوبي نوع االيتي سنگ آهني
- کانسار هاي آهن رسوبي مردابي حاوي لايه هاي زغالي
- کانسارهاي ماگمايي مافيک و اولترامافيک لايه اي
- کانسارهاي اسکارني
- کانسارهاي تراوشي
- کانسارهاي دگرگون زاد
- کانسار آتشفشاني – رسوبي
- کانسار آتشفشاني
حال به بررسی کانسار های آهن و نحوه تشکیل و بوجود آمدن آنها می پردازیم :
ادامه مطلب
عناصر گروه پلاتين
عناصر گروه پلاتين(P.G.E) Platinum Group Elements شامل 6 عنصر است که عبارتند از :
پلاتين Pt، پالاديوم Pd، اسميوم Os، ايريديم Ir، روديوم Ru و روتنيوم Rh مي باشد.
اين عناصر در تركيب پوسته جامد زمين بسيار نادر هستند. عناصر گروه پلاتين عمدتاً خاصيت سيدروفيلي دارند و فقط پالاديوم و روتنيوم خاصيت كالكوفيلي قوي تري نشان مي دهند. فلزات گروه پلاتين به 2دسته تقسيم مي شوند:
1-پالاديوم-روتنيوم و روديوم كه از طلا سبكتر هستند و وزن مخصوص آنها بين 4/12-3/11 مي باشد.
2-پلاتين-ايريديم و اسميوم كه سنگين تر از طلا هستند و وزن مخصوص آنها بين 5/22-19 مي باشد.
پالاديوم ازنظر فراواني نسبي تقريباً 2 برابر پلاتين و ساير فلزات اين گروه و به مقياس تقريبي 1/0 تركيب پوسته جامد زمين را مي سازد. اين فلزات در پوسته جامد زمين در سنگ هاي قليايي همراه تركيبات كروم وآهن (كروميت) و يا همراه با پيروتين هاي نيكل دار متمركز مي شوند.
در فازهاي گرمابي نيز در برخي مواقع پالاديوم ظاهر مي شود. مقاومت آنها در مقابل عوامل شيميايي و عدم ميل تركيبي آنها با مواد ديگر موجب تمركز اين فلزات در پلاسرها مي شوند.
پلاتينيوم اغلب در يك حالت خالص و كانه اسپريليت (آرسينوپلاتينيوم PtAs2) يافت مي شود و يك منبع اصلي فلزي است.
آلياژ ايريديم / پلاتينيوم با منشأ طبيعي يك Platiniridium است و اين فلز در كاني كوپريت( سولفيد پلاتينيوم pts ) يافت مي شود.
اين فلز اغلب همراه با مقادير كمي فلزات ديگر گروه پلاتينيوم است كه در نهشته هاي آبرفتي در كلمبيا، اونتاريو، كوههاي اورال و در غرب امريكا يافت مي شود. پلاتينيوم از نظر اقتصادي همراه با فرآوري نيكل توليد مي شود. درمقادير عظيمي از نيكل فرآوري شده تنها PPm 2 ذخيره پلاتين وجود دارد.
عيار پلاتين در يك كانسار داراي ارزش اقتصادي بين PPb10-5 است كه تقريباً از اين نظر همانند كانسارهاي طلا مي باشند.
بخش اعظم فلزات گروه پلاتين در طبيعت به صورت آلياژهاي آنها يافت مي شوند،معذالک تركيبات پلاتين و يا پالاديوم با گوگرد، آرسنيك، آنتيموان، بيسموت، مس، قلع و سرب كاني هاي ويژه پلاتين محسوب مي شود.
مهمترين كاني هاي پلاتين عبارتست از:
•اسپريليت PtAs
اسپريليت معمولاً مقدار كمي رديوم، آهن، پالاديوم و آنتيموان نيز در تركيب خود دارد. اسپريليت فراوانترين كاني پلاتين است.سختي اين کاني بين 6 تا 7، وزن مخصوص برابر 6/10 و مقدار پلاتين آن 58 درصد است.
•ژورسيت PtSb2
مقدار پلاتين ژورسيت 45 درصد است و تا امروز فقط در معادن پلاتين ترانسوال شناخته شده است.
•كوپريت Pts
سختي كوپريت 5، وزن مخصوص برابر 9 و مقدارپلاتين آن 89 درصد است.
•براگيت S(Pt, Pd, Ni)
مقدار پلاتين براگيت 59 درصد است.
•لوريت RuS2
سختي لوريت بين 5/7، وزن مخصوص برابر 7 و مقدار روتنيوم آن 67 درصد است.
•استيبيوپالادينيت PdSb3
سختي استيبيوپالادينيت 4/4، وزن مخصوص برابر 5/9 و مقدار پالاديوم آن 4/72 درصد است.
•فروديت PdBi 2
سختي فروديت 5/2، وزن مخصوص برابر 5/9 است و در سيستم كوبيک متبلور مي شود.
•ميشنريت PdBi 2
سختي ميشنريت 5/2، وزن مخصوص برابر 5/12 بوده و تا بحال فقط در معدن سودبوري پيدا شده است و در سيستم منوكلينيك متبلور مي شود.
__________________
یادت باشه زیر گند کبود
تو بودی و من و کلی آدمای حسود
تقصیر همون حسوداست که حالا
هستی ما شده یکی بود یکی نبود .
تاریخچه و ریشه لغوی کانی شناسی (Mineralogy)
لغت مینرال (mineral) کانیکه از قرون وسطی مورد استعمال قرار گرفته از لغت یونانی Mna (متشابه لاتینی آنMina است) به معنی "کانی" یا "گردال" (از نظر معدن شناسی) مشتق شده است، لذا نام فارسیآن یعنی "کانی" معروف موادی است که ازکانسارهابدست میآورند.
قرنها پیش از دستیابی انسان به فلزاتو علم استخراج و مصرف آنها ، برخی از سنگها وکانیهامهمترین ابزار دفاعی ، زراعی و شکار بشر محسوب میشدهاند. بشر اولیه جهت تهیهابزار سنگی از مولد دارای سختی زیاد همچون سنگ چخماق ،کوارتزیت،ابسیدین،کوارتزو ... که در محیط زندگیاش فراوان بوده استفاده کرده است. نحوه استفاده و بکارگیریاین مولد آنچنان در زندگی و پیشرفت انسان مؤثر بوده است که بر این اساس زمان زندگیانسان اولیه را به سه دوره دیرسنگی ، میانسنگی) و نوسنگی تقسیم شدهاند. همزمان باشناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزات آغاز گردید. احتمالاً اولین فلز استخراج شدهدر حدود 450 سال ق.م ،مسبوده است.
ادامه مطلب
زغال فعال شده (Activated Carbon) چیست؟
اصطلاح زغال فعال شده نشان دهنده یک سری از مواد جذب کننده سطحی , با جنسی زغالی و شکل کریستالی می باشد که در ساختار داخلی آن روزنه های زیادی وجود دارد.
زغال فعال شده دارای کاربردهای زیادی است, از جمله مصارف آن:
- تصفیه آبها ( آب شرب, آب آکواریومها, آبهای صنعتی), از نظر رنگ و بو و طعم
- رنگزدایی از قند و شکر
- بازیافت طلا
- بهسازی رنگ و طعم در نوشیدنی ها و آب میوه ها
- استفاده در دستگاههایی مثل: تصفیه کننده های هوا, خوش بو کننده ها, تصفیه کننده های صنعتی و ...
ادامه مطلب
فلوریت fluorite
ساختار کلرید سزیم شامل کاتیون هایی است که برای قرارگیری در مکانهای بیننشین هشت وجهی (اکتاهدرال) بسیار بزرگ میباشند.در این ساختار کاتیونها در مرکز مکعب ساده و آنیون ها در رئوس قرار میگیرند که مشابه bcc (مکعبی مرکز پر) در فلزات استكانسارهاي مهم فلوريت عبارتند از:
ادامه مطلب
زغال سنگ
این مطلب به وسیله شیدا تهیه و نوشته شده و توسط ناهيد بيگلری تصحيح گرديده است.
زغال سنگ از تغییرات بیولوژیکی ناشی از افزایش فشار و بالا رفتن دما بر روی گیاهان از روزگاران بسیار دور بوجود آمده است. کربن موجود در زغال سنگ به صورت ترکیبهای مختلف آلی از جمله اسیدهای کربوکسیلیک متراکم شده و به صورت ترکیبات آروماتیک با حلقههای ناجور (که علاوه بر کربن ، شامل هیدروژن ، اکسیژن ، نیتروژن و گوگرد نیز میباشند) در آمده است.
ادامه مطلب
زغال سنگ از بقایای درختان ، بوته ها و سایر گیاهان زنده به وجود می آید. نشو و نمای این گیاهان در دوره هایی که آب و هوای زمین ملایم و مرطوب بود، صورت گرفت.
گردش معکوس در کارگاه آفرینش ، شاید درک آنچه را که بحران انرژی خوانده می شود، سیر کند. کل قضیه ، میلیاردها سال قبل و با فرایندهای تبدیل انرژی خورشیدی به آونوزین توی فسفان (ATP) آغاز شد. کلروفیلها و سایر رنگدانه های گیاهان ، انرژی دریافتی از خورشید را برای تبدیل دی اکسید کربن ، آب و مواد معدنی به اکسیژن و ترکیبات آلی انرژی دار ، به کار برده و غذای موجودات کوچک و بزرگ از جمله انسان اندیشه ورز را فراهم می آورند. این فرایند ن همچنین باعث افزایش ذخایر معدنی آلی از قبیل هیدروکربورهای زغال سنگ ، نفت و گاز طبیعی می شود.
ادامه مطلب
◄ چکيده:
سنگهاي ساختماني ايران از لحاظ ميزان ذخيره، تنوع انواع سنگ، خصوصيات فيزيکي و... از ذخاير ارزشمند جهان محسوب میشوند. اما متاسفانه با وجود پتانسيل بالا و بالقوه اين ذخاير در كشور، ايران سهم ناچيزي در بازارهاي جهاني اين محصول، چه به صورت خام و چه فرآوري شده دارد. از اصليترين موانع در مسير شکوفايي صنعت سنگ کشور، ميتوان به عواملي اشاره نمود که از محيط بيرون، موفقيت و پيشرفت صنعت را مورد تهديد قرار میدهند. اين عوامل اثرات نامطلوبي بر صنعت سنگ ساختماني میگذارند و راه را براي ارتقاء و جهاني شدن آن دشوار نمودهاند. در اين راستا شناسايي و اولويتبندي عوامل تهديدآميز صنعت سنگ ساختماني ضروري به نظر میرسد. هدف از شناسايي تهديدها، کاهش اثرات عوامل تهديدکننده و يا پرهيز از آنها است. در اين مطالعه، عوامل تهديدزاي صنعت سنگ ساختماني ايران مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته و تهديدهاي موجود به ترتيب ميزان اهميت اولويتبندي شدهاند. براي اين کار، عوامل تهديدزا به دو دسته کلي رقابتي و کلان تقسيم و تهديدهاي موجود در هر بخش بطور مجزا شناسايي شدهاند. در اين مطالعه 27 تهديد اصلي براي صنعت سنگ ساختماني ايران شناسايي شده و با کمک روش Delphi بر اساس ميزان اهميت هر عامل اولويتبندي شدهاند. در نهايت در راستاي کاهش اثرات اين تهديدها يا پرهيز آنها راهکارهايي پيشنهاد شده است.
ادامه مطلب
از ديرباز مهندسان مفاهيم مربوط به رفتار مكانيكي سنگ ها را در فعاليت هاي عمراني، معدني و صنعت نفت بكار مي گرفتند. ولي اين رشته تا اوايل دهه 60 ميلادي مخصوصا" تا سال 1996 كه اولين كنغرانس بين المللي مكانيك سنگ در شهر ليسبون پرتقال برگزار شد هنوز بطور رسمي به عنوان شاخه اي از دانش مهندسي به حساب نمي آمد. در دو دهه اي كه از تولد مكانيك سنگ مي گذرد تجربيات آزمايشگاهي و صحرايي متعدد و نشر كتب و مقالات بي شمار درباره سنگ ها ما را قادر ساخته است تا عكس العمل سنگ را در برابر نيروهاي وارده به نحو قابل قبولي بر آورد كنيم. كاربرد مكانيك سنگ در مسايل مربوط به طراحي سازه هاي عمراني و معدني تحت عنوان مهندسي سنگ شناخته مي شود.
از مهمترين خواص مکانيکي سنگها مي توان به ويژگيهاي مقاومتي و تغيير شکل پذيري سنگ اشاره کرد. در زير به بررسي هر يک از اين ويژگيها پرداخته و روش هاي تعيين آنها را مطرح مينمائيم. اما قبل از آن بايد به نحوه ي تهيه ي نمونه هاي آزمايشگاهي براي اندازهگيري خواص بپردازيم.
ادامه مطلب
◄ کاني شناسي گابرو:
کوارتز گابرو و کوارتزيت سنگهاي اطلاق مي شود که به عنوان کاني فرعي تا 10 درصد کوارتز دارند. پلاژيوکلاز اين سنگها معمولاٌ لابرادوريت يا بيتونيت است ولي آنورتيت نيز زياد ديده ميشود. در گابرو بطور کلي آنهايي که داراي اليوين است داراي پلاژيوکلازهاي بازيکتري نيز ميباشد و آنهايي که داراي پيروکسنهاي منوکلينيک است پلاژيوکلاز آنها اسيدي تر است و بالاخره سديکترين پلاژيوکلازها با نوريتها و هيپريتها ديده ميشود.
اين پلاژيوکلازها که خيلي کمتر زونه هستند معمولا داراي ماکل آلبيت و همچنين ماکل آلبيت و کارلسبارد تواما در آنها ديده ميشود. ما کل پرکليين نيز در اين پلاژيوکلازها ظاهر ميشود.
◄ کانيهاي فرومنيزين گابروها:
پيروکسنهاي گابروي معمولي اوژيت و ديو پسيديک مي باشد. انکلوزيونهاي ايلمنيت و ساير اکسيدهاي آهن در پيروکسنها ممکن است توليد ساخت شاليدن بنمايد. در نوريتها و هيپريتهاي هيپرتين مهمترين کاني تيره رنگ ميباشد و ممکن است داراي پلئوکروشيم باشد، انستاتيت نيز گاهي ديده ميشود. اليوين اين سنگها معمولا از نوع متوسط است ولي در بعضي گابروها که داراي آهن زياد ميباشند از نوع فاياليت ميباشد.
سنگ هاي اليوين گابرو و تروکتوليت کمياب تر از گابروهاي پيروکسندار است و به همين ترتيب اليوين نوريتها از نوريتهاي ديگر کميابتر است. گابروهايي که داراي هورنبلند بصورت کافي اوليه باشد فقط در نواحي محدودي يافت ميشود ولي هورنبلند ثانويه که در نتيجه جانشيني پيروکسنها بوجود آمده باشد زياد ديده ميشود. رنگ هونبلندهاي اوليه قهوهاي در گاهي سبز رنگ است در صورتي که رنگ هورنبلندهاي ثانويه سبز يا سبز روشن ميباشد.
◄ کانيهاي فرعي:
بيوتيت به عنوان کاني فرعي در بعضي انواع گابروها ديده ميشود و در برخ نوريتها و گابروها به حدي زياد است که ميتوان آن را جزء کانيهاي عادي سنگ دانست. کوارتز نيز ممکن است به مقدار خيلي کم در اين سنگها ظاهر شود(مخصوصاٌ در نوريتها و هورنبلند گابروها). در برخي گابروها که به نام کوارتز گابرو ناميده ميشود ، کوارتز مقدارش به حدي است که ميتوان به آن کاني شاخص اطلاق کرد.
مهمترين کانيهاي فرعي اين سنگها عبارتند از: آپاتيت ، منيتيت ، ايلمنت و اسپنيل و به مقدار کمتري پيريت ، پيروتين ، گروناها ، اسفن و اثري از فلدسپاتوئيدها نيز در انواع قليايي اين سنگها ديده ميشود.
کروميت به عنوان کاني فرعي در انواع تروکتوليتهاديده ميشود. بعضي از نوريتها داراي سيليملنيت ، آندالوزيت ، کورديريت و گرونا است که بيشتر ممکن است از سنگهاي همبر سنگ اضافه شده باشد.
◄ دگرساني گابروها:
پلاژيوکلازها دگرسان شده تبديل به آلبيت و زوئيزيت و يا ساير کانيهاي دسته اپيدوت ميشود. پيروکسنها که ممکن است آمفيبول جانشين آنها شده باشد دگرسان شده به کلريت ، تالک و سرپانتين تبديل ميشوند. اليوين در اثر دگرساني به سرپانتين و مانيتيت تبديل ميگردد.
◄ ساخت و بافت گابروها:
گابروها معمولا داراي بافت دانهاي با دانههاي متوسط تا درشت و نيم شکلدار هستند. بافت پگماتيتي خيلي به ندرت در اين سنگها ديده ميشود. بافت پورفيري کمياب است ولي بافت گنيسي و نوار ممکن است ديده شود. هم پلاژيوکلازها و هم اليوينهاي اين سنگها ممکن است کم و بيش بصورت موازي باهم قرار گرفته باشند. يکي ديگر از بافتهاي معمولي اين سنگها بافت افي تيک است که در آن تعدادي بلور نسبتا ريز پلاژيوکلاز در داخل بلور درشت پيروکسن ديده مي شود و معرف تبلور همزمان اين دو کاني در سنگ است.
در اين سنگها بافت اربيکولار نيز گاهي ديده شده است. در برخي از تودههاي نفوذي گابرو بافت و درشتي دانهها و ترکيب سنگ ممکن است از يک نقطه به نقطه ديگر تغيير فاحشي داشته باشد. در گابروها معمولا آلبيت منيتيت شکلدار و پيروکسن و اليوين و پلاژيوکلازها نيمه شکلدار ميباشد و اگر کوارتز وارتوز وجود داشته باشد فضاي باقيمانده بين ساير دانهها را پر ميکند. ساخت کرونا يا تاجي يا نوارهاي حاصله در نتيجه فعل و انفعال شيميايي ماگمايي باقي مانده روي بلور در اين دسته از سنگها بخصوص دور اليوينها و منيتيتها و پيروکسنها مخصوصا وقتي در همبري پلاژيوکلازها قرار گرفته باشد خيلي زياد ديده ميشود.
◄ محل تشکيل گابروها:
گابرو ونوريت معمولا در حاشيه باتوليتها و بصورت تودههاي نفوذي که در اولين مراحل باتوليتهاي مرکب بوجود ميآيد و همچنين بصورت تودههاي نفوذي مستقل که ممکن است مطبق نيز باشد. همچنين ممکن است به صورت طبقاتي در بين تودههاي مطبق پريدوتيتي ديده شوند.
تروکتوليتها همراه با پريدوتيتها ظاهر ميشوند. انورتوزيتها نيز ممکن است بصورت تودههاي نفوذي بزرگ که اکثرا در پرکامبرين تشکيل شده است و پلاژيوکلاز آنها لابرادوريت يا آندزين است. و يا بصورت تودههايي در لوپوليتهاي پريدوتيتي که پلاژيوکلاز آنها از نوع بيتونيت است و به صورت تودههاي محدودي که در اثر عمل سگوگاليون در سنگهاي گابرويي بوجود ميآيند.
◄ كاربرد:
گابرو هم به عنوان سنگ لاشه (در جاده سازي، ساخت تونل و پل سازي) و هم به عنوان سنگ تزئيني و نما در فضاهاي دروني و بيروني ساختمانها كاربرد دارد. در اكثر كشورهاي جهان اين نوع سنگ در صورت آلتره نبودن يكي از بهترين انواع سنگ ساختماني محسوب مي شود.
◄ آمفيبوليت Amphibolites
نوعي سنگ دگرگوني با آمفيبول فراوان، به رنگهاي سبز روشن تا تيره و سياه است كه معمولا در اثر دگرگوني ناحيه گابرو ( هورنبلند + پلاژيو كلاز ) به وجود ميآيد. آمفيبولها سختي زيادي داشته و بدليل مقاومت زياد در مقابل عومل جوي جهت تزئين بنا به كار ميروند. از دگرگوني سنگهايي با تركيب مختلف از جمله سنگهاي حد واسط ، آهكها و دولوميتهاي ناخالص ، مارنها و حتي از آهكهاي خالصي كه تحت تاثير متاسوماتيسم سيليسي ؤ منيزيم و آهن قرار گرفته باشند بوجود ميآيد.
مجموعههاي چاپدوني ، بنه شور و تاشك در يزد ، اسفندقه، سيرجان، دهبيد ( صفاشهر ) ، اراك، گلپايگان، سبزوار، بشاگرد، خوي، تربتحيدريه، نمونههاي از مناطقي هستند كه در آنها آمفيبوليت شناسايي شده است.
ادامه مطلب
سنگهايي هستند كه مستتقيما از سرد شدن و تبلور مواد مذاب ايجاد شده اند. چنانچه سرد شدن آنها در داخل پوسته زمين و به تدريج صورت گرفته باشد ، آنها را نفوذي مي نامند. آن دسته از سنگ هاي آذرين كه به بيرون از زمين راه يافته و به سرعت سرد شده باشند ، از آنجايي كه فرصتي براي تشكيل بلورهاي درشت نداشته و يا كم بلورند و آنها را سنگهاي آتشفشاني مي نامند.
سنگهاي آذرين از ويژگيهايي مانند بافت دانه دانه ، ساخت توده اي و تركيب كاني شناسي نسبتا يكنواخت برخوردارند. اين سنگها اگر سالم و بدون هوازدگي باشند ، معمولا مستحكم و بادوامند و به عنوان مصالحي مناسب در بسياري از كارهاي مهندسي قابل استفاده اند. وجود درزه و شكاف و قرار گرفتن در مجاورت گرما و از همه مهمتر شرايط سخت جوي از استحكام آنها مي كاهد.
از بين انواع متعدد سنگهاي آذرين در ايران ، گرانيت ، سينيت ، توناليت ، گنايس و گابرو به طور گسترده تري به عنوان سنگ ساختماني مورد استفاده قرار مي گيرند. اين موضوع دلايل مختلفي دارد كه از جمله گستردگي بيشتر ، رنگ جذابتر ، يكنواختي بافت ، نظم بيشتر ساخت و دوام بيشتر را مي توان نام برد. ساير سنگهاي آذرين نفوذي ، گاهي اوقات به علت در دسترس بودن يا زيبايي مورد استفاده قرار مي گيرند.
سنگهاي آتشفشاني مصرف محدودتري از انواع نفوذي دارند. برخي از آنها نسبتا سست و متخلخل اند و لذا تنها در شرايط اقليمي مناسب مي تواننند مصرف شوند.
ادامه مطلب
سرب ، عنصرشيميايي است که در تناوبي جدولبا نشان Pb و عدداتمي 82 وجود دارد. سرب ، عنصري سنگين ، سمي و چکشخوار است که داراي رنگ خاکستري کدري ميباشد. هنگاميکه تازه تراشيده شده ، سفيد مايل به آبي است، اما در معرض هوا به رنگ خاکستري تيره تبديل ميشود. از سرب در سازههاي ساختماني ، خازنهاي اسيد سرب ، ساچمه و گلوله استفاده شده و نيز بخشي از آلياژهاي لحيم ، پيوتر و آلياژهاي گدازپذير ميباشد. سرب سنگينترين عنصر پايدار است
ادامه مطلب
عناصر کمياب زمين، عنصرهاي 58 تا 71جدول تناوبي را تشکيل ميدهند و جزو عناصر واسطه داخلي مي باشند. وجه تسميه لانتانيدها از عنصر 57 جدول يعني لانتان(La)گرفته شده است. بايد توجه داشت که خواص شيميايي اين دسته از عناصر مشابه خواص لانتان مي باشد. در واقع اطلاق نام عناصر نادر يا کمياب، از آنجائيکه اين عناصر نه کميابند و نه به آن دسته از اکسيدهاي خاکي مانند(اکسيدهاي)آلومينيوم، زيرکونيوم و ايتريوم تعلق دارند، غلط مصطلح است. زماني که نخستين اعضاي اين گروه براي اولين بار کشف شد، بصورت اکسيد مجتمع گرديده بودند و از آنجايي که اين اکسيدها تا اندازهاي به اکسيدهاي کلسيم، منيزيم و آلومينيوم که بعدها به آنها عنوان اکسيدهاي خاکي اطلاق گرديد شباهت دارند، لذا اين عناصر به نام عناصر کمياب معروف گرديدند. در هر صورت بايد توجه داشت که سريوم در پوسته زمين بسيار فراوان تر از سرب بوده و نيز ايتريم از قلع بسيار فراوانتر است و حتي بايداذعان نمود که کمياب ترين خاکهاي کمياب، به استثناي پرومتيم، بسيار از عناصر گروه پلاتين فراوانترند.
مهمترين کاني هاي عناصر کمياب عبارتند ازمونازيت، زنوتيم، بستناسيت. معمولااين مواد بوسيله اعمال مکانيکي مانند شناورسازي و يا استفاده از روشهاي مغناطيسي تغليظ ميشوند. سپس لانتانيدها در حالتيکه بصورت کانيهاي فسفات يا سيليکات مي باشند، بوسيله اسيد مورد شستشو قرار مي گيرند. برخي از کانيها مانندکولومبوتانتالات ها با کربن حرارت داده شده و يا تحت تاثير کاستيک قوي قبل از سنگ شويي قرار داده ميشوند.
◄ لوتتيوم (Lutetium):
لوتتيوم، عنصر شيميايي است که در جدول تناوبي داراي نشان Lu و عدد اتمي 71 مي باشد. لوتتيوم که عنصر فلزي گروه عناصر خاکي کمياب است، در طبيعت معمولا به همرا ه ايتريم يافت مي شود و گاهي اوقات در آلياژهاي فلزي بکار رفته و در فرآيندهاي مختلف، نقش کاتاليزور دارد.
ادامه مطلب
عناصر کمياب زمين، عنصرهاي 58 تا 71جدول تناوبي را تشکيل ميدهند و جزو عناصر واسطه داخلي مي باشند. وجه تسميه لانتانيدها از عنصر 57 جدول يعني لانتان(La)گرفته شده است. بايد توجه داشت که خواص شيميايي اين دسته از عناصر مشابه خواص لانتان مي باشد. در واقع اطلاق نام عناصر نادر يا کمياب، از آنجائيکه اين عناصر نه کميابند و نه به آن دسته از اکسيدهاي خاکي مانند(اکسيدهاي)آلومينيوم، زيرکونيوم و ايتريوم تعلق دارند، غلط مصطلح است. زماني که نخستين اعضاي اين گروه براي اولين بار کشف شد، بصورت اکسيد مجتمع گرديده بودند و از آنجايي که اين اکسيدها تا اندازهاي به اکسيدهاي کلسيم، منيزيم و آلومينيوم که بعدها به آنها عنوان اکسيدهاي خاکي اطلاق گرديد شباهت دارند، لذا اين عناصر به نام عناصر کمياب معروف گرديدند. در هر صورت بايد توجه داشت که سريوم در پوسته زمين بسيار فراوان تر از سرب بوده و نيز ايتريم از قلع بسيار فراوانتر است و حتي بايداذعان نمود که کمياب ترين خاکهاي کمياب، به استثناي پرومتيم، بسيار از عناصر گروه پلاتين فراوانترند.
مهمترين کاني هاي عناصر کمياب عبارتند ازمونازيت، زنوتيم، بستناسيت. معمولااين مواد بوسيله اعمال مکانيکي مانند شناورسازي و يا استفاده از روشهاي مغناطيسي تغليظ ميشوند. سپس لانتانيدها در حالتيکه بصورت کانيهاي فسفات يا سيليکات مي باشند، بوسيله اسيد مورد شستشو قرار مي گيرند. برخي از کانيها مانندکولومبوتانتالات ها با کربن حرارت داده شده و يا تحت تاثير کاستيک قوي قبل از سنگ شويي قرار داده ميشوند.
◄ ايتربيوم (Ytterbium):
ايتربيوم يکي از عناصر شيميايي جدول تناوبي است که نماد آن Yb و عدد اتمي آن 70 مي باشد. فلزي سبک و براق است که از عناصر کمياب زمين بوده و در گروه لانتانيدها قرار دارد و در معادن Monazite Gadolinite و xenotime يافت مي شود. گاهي اوقات از اين عنصر با ايترويم و ديگر عناصر هم خانواده اش در فلزات خاصي استفاده مي شود. ايتربيوم مخلوطي از هفت ايزوتوپ پايدار است.
ادامه مطلب
عناصر کمياب زمين، عنصرهاي 58 تا 71جدول تناوبي را تشکيل ميدهند و جزو عناصر واسطه داخلي مي باشند. وجه تسميه لانتانيدها از عنصر 57 جدول يعني لانتان(La)گرفته شده است. بايد توجه داشت که خواص شيميايي اين دسته از عناصر مشابه خواص لانتان مي باشد. در واقع اطلاق نام عناصر نادر يا کمياب، از آنجائيکه اين عناصر نه کميابند و نه به آن دسته از اکسيدهاي خاکي مانند(اکسيدهاي)آلومينيوم، زيرکونيوم و ايتريوم تعلق دارند، غلط مصطلح است. زماني که نخستين اعضاي اين گروه براي اولين بار کشف شد، بصورت اکسيد مجتمع گرديده بودند و از آنجايي که اين اکسيدها تا اندازهاي به اکسيدهاي کلسيم، منيزيم و آلومينيوم که بعدها به آنها عنوان اکسيدهاي خاکي اطلاق گرديد شباهت دارند، لذا اين عناصر به نام عناصر کمياب معروف گرديدند. در هر صورت بايد توجه داشت که سريوم در پوسته زمين بسيار فراوان تر از سرب بوده و نيز ايتريم از قلع بسيار فراوانتر است و حتي بايداذعان نمود که کمياب ترين خاکهاي کمياب، به استثناي پرومتيم، بسيار از عناصر گروه پلاتين فراوانترند.
مهمترين کاني هاي عناصر کمياب عبارتند ازمونازيت، زنوتيم، بستناسيت. معمولااين مواد بوسيله اعمال مکانيکي مانند شناورسازي و يا استفاده از روشهاي مغناطيسي تغليظ ميشوند. سپس لانتانيدها در حالتيکه بصورت کانيهاي فسفات يا سيليکات مي باشند، بوسيله اسيد مورد شستشو قرار مي گيرند. برخي از کانيها مانندکولومبوتانتالات ها با کربن حرارت داده شده و يا تحت تاثير کاستيک قوي قبل از سنگ شويي قرار داده ميشوند.
◄ توليوم (Thulium):
توليوم، عنصر شيميايي است که در جدول تناوبي داراي نشان Tm و عدد اتمي 69 مي باشد. توليوم، عنصري لانتانيدو داراي حداقل فراواني در بين عناصر خاکي کمياب است؛ با فلز آن که داراي درخشش نقرهاي رنگي است، مي توان به راحتي کار کرد و با چاقو بريده مي شود. همچنين دربرابر فرسايش در هواي خشک تا حدي مقاوم بوده، از خاصيت انعطاف پذيري خوبي برخوردار است. توليوم بصورت طبيعي کلا از ايزوتوپ پايدار Tm-169 ساخته مي شود.
ادامه مطلب
عناصر کمياب زمين، عنصرهاي 58 تا 71جدول تناوبي را تشکيل ميدهند و جزو عناصر واسطه داخلي مي باشند. وجه تسميه لانتانيدها از عنصر 57 جدول يعني لانتان(La)گرفته شده است. بايد توجه داشت که خواص شيميايي اين دسته از عناصر مشابه خواص لانتان مي باشد. در واقع اطلاق نام عناصر نادر يا کمياب، از آنجائيکه اين عناصر نه کميابند و نه به آن دسته از اکسيدهاي خاکي مانند(اکسيدهاي)آلومينيوم، زيرکونيوم و ايتريوم تعلق دارند، غلط مصطلح است. زماني که نخستين اعضاي اين گروه براي اولين بار کشف شد، بصورت اکسيد مجتمع گرديده بودند و از آنجايي که اين اکسيدها تا اندازهاي به اکسيدهاي کلسيم، منيزيم و آلومينيوم که بعدها به آنها عنوان اکسيدهاي خاکي اطلاق گرديد شباهت دارند، لذا اين عناصر به نام عناصر کمياب معروف گرديدند. در هر صورت بايد توجه داشت که سريوم در پوسته زمين بسيار فراوان تر از سرب بوده و نيز ايتريم از قلع بسيار فراوانتر است و حتي بايداذعان نمود که کمياب ترين خاکهاي کمياب، به استثناي پرومتيم، بسيار از عناصر گروه پلاتين فراوانترند.
مهمترين کاني هاي عناصر کمياب عبارتند ازمونازيت، زنوتيم، بستناسيت. معمولااين مواد بوسيله اعمال مکانيکي مانند شناورسازي و يا استفاده از روشهاي مغناطيسي تغليظ ميشوند. سپس لانتانيدها در حالتيکه بصورت کانيهاي فسفات يا سيليکات مي باشند، بوسيله اسيد مورد شستشو قرار مي گيرند. برخي از کانيها مانندکولومبوتانتالات ها با کربن حرارت داده شده و يا تحت تاثير کاستيک قوي قبل از سنگ شويي قرار داده ميشوند.
◄ اربيوم (Erbium):
اربيوم، در جدول تناوبي با نشان Er مشخص مي شود، داراي عدد اتمي 68 مي باشد. اربيوم، فلز کمياب خاکي لانتانيد و نقرهاي رنگي است که به همراه چندين عنصر کمياب ديگر در گادولينيت معدني در Ytterby واقع در سوئد وجود دارد
ادامه مطلب
عناصر کمياب زمين، عنصرهاي 58 تا 71جدول تناوبي را تشکيل ميدهند و جزو عناصر واسطه داخلي مي باشند. وجه تسميه لانتانيدها از عنصر 57 جدول يعني لانتان(La)گرفته شده است. بايد توجه داشت که خواص شيميايي اين دسته از عناصر مشابه خواص لانتان مي باشد. در واقع اطلاق نام عناصر نادر يا کمياب، از آنجائيکه اين عناصر نه کميابند و نه به آن دسته از اکسيدهاي خاکي مانند(اکسيدهاي)آلومينيوم، زيرکونيوم و ايتريوم تعلق دارند، غلط مصطلح است. زماني که نخستين اعضاي اين گروه براي اولين بار کشف شد، بصورت اکسيد مجتمع گرديده بودند و از آنجايي که اين اکسيدها تا اندازهاي به اکسيدهاي کلسيم، منيزيم و آلومينيوم که بعدها به آنها عنوان اکسيدهاي خاکي اطلاق گرديد شباهت دارند، لذا اين عناصر به نام عناصر کمياب معروف گرديدند. در هر صورت بايد توجه داشت که سريوم در پوسته زمين بسيار فراوان تر از سرب بوده و نيز ايتريم از قلع بسيار فراوانتر است و حتي بايداذعان نمود که کمياب ترين خاکهاي کمياب، به استثناي پرومتيم، بسيار از عناصر گروه پلاتين فراوانترند.
مهمترين کاني هاي عناصر کمياب عبارتند ازمونازيت، زنوتيم، بستناسيت. معمولااين مواد بوسيله اعمال مکانيکي مانند شناورسازي و يا استفاده از روشهاي مغناطيسي تغليظ ميشوند. سپس لانتانيدها در حالتيکه بصورت کانيهاي فسفات يا سيليکات مي باشند، بوسيله اسيد مورد شستشو قرار مي گيرند. برخي از کانيها مانندکولومبوتانتالات ها با کربن حرارت داده شده و يا تحت تاثير کاستيک قوي قبل از سنگ شويي قرار داده ميشوند.
◄ هولميوم ( Holmium):
هولميوم، عنصر شيميايي است که با نشان Ho و عدد اتمي 67 در جدول تناوبي وجود دارد. هولميوم در گروه لانتانيدها قرار داشته، عنصري فلزي، تا حدودي نرم وچکش خوار و به رنگ سفيد خاکستري است. هولميوم در هواي خشک و در دماي اطاق، عنصري پايدار مي باشد. اين فلز خاکي کمياب درکانيهاي مونازيت و گادولينيت وجود دارد
ادامه مطلب
عناصر کمياب زمين، عنصرهاي 58 تا 71جدول تناوبي را تشکيل ميدهند و جزو عناصر واسطه داخلي مي باشند. وجه تسميه لانتانيدها از عنصر 57 جدول يعني لانتان(La)گرفته شده است. بايد توجه داشت که خواص شيميايي اين دسته از عناصر مشابه خواص لانتان مي باشد. در واقع اطلاق نام عناصر نادر يا کمياب، از آنجائيکه اين عناصر نه کميابند و نه به آن دسته از اکسيدهاي خاکي مانند(اکسيدهاي)آلومينيوم، زيرکونيوم و ايتريوم تعلق دارند، غلط مصطلح است. زماني که نخستين اعضاي اين گروه براي اولين بار کشف شد، بصورت اکسيد مجتمع گرديده بودند و از آنجايي که اين اکسيدها تا اندازهاي به اکسيدهاي کلسيم، منيزيم و آلومينيوم که بعدها به آنها عنوان اکسيدهاي خاکي اطلاق گرديد شباهت دارند، لذا اين عناصر به نام عناصر کمياب معروف گرديدند. در هر صورت بايد توجه داشت که سريوم در پوسته زمين بسيار فراوان تر از سرب بوده و نيز ايتريم از قلع بسيار فراوانتر است و حتي بايداذعان نمود که کمياب ترين خاکهاي کمياب، به استثناي پرومتيم، بسيار از عناصر گروه پلاتين فراوانترند.
مهمترين کاني هاي عناصر کمياب عبارتند ازمونازيت، زنوتيم، بستناسيت. معمولااين مواد بوسيله اعمال مکانيکي مانند شناورسازي و يا استفاده از روشهاي مغناطيسي تغليظ ميشوند. سپس لانتانيدها در حالتيکه بصورت کانيهاي فسفات يا سيليکات مي باشند، بوسيله اسيد مورد شستشو قرار مي گيرند. برخي از کانيها مانندکولومبوتانتالات ها با کربن حرارت داده شده و يا تحت تاثير کاستيک قوي قبل از سنگ شويي قرار داده ميشوند.
◄ ديسپروزيوم( Dysprosium)
ديسپروزيم، عنصر شيميايي است که با نشان Dy و عدد اتمي 66 در جدول تناوبي قرار دارد.
ادامه مطلب
عناصر کمياب زمين، عنصرهاي 58 تا 71جدول تناوبي را تشکيل ميدهند و جزو عناصر واسطه داخلي مي باشند. وجه تسميه لانتانيدها از عنصر 57 جدول يعني لانتان(La)گرفته شده است. بايد توجه داشت که خواص شيميايي اين دسته از عناصر مشابه خواص لانتان مي باشد. در واقع اطلاق نام عناصر نادر يا کمياب، از آنجائيکه اين عناصر نه کميابند و نه به آن دسته از اکسيدهاي خاکي مانند(اکسيدهاي)آلومينيوم، زيرکونيوم و ايتريوم تعلق دارند، غلط مصطلح است. زماني که نخستين اعضاي اين گروه براي اولين بار کشف شد، بصورت اکسيد مجتمع گرديده بودند و از آنجايي که اين اکسيدها تا اندازهاي به اکسيدهاي کلسيم، منيزيم و آلومينيوم که بعدها به آنها عنوان اکسيدهاي خاکي اطلاق گرديد شباهت دارند، لذا اين عناصر به نام عناصر کمياب معروف گرديدند. در هر صورت بايد توجه داشت که سريوم در پوسته زمين بسيار فراوان تر از سرب بوده و نيز ايتريم از قلع بسيار فراوانتر است و حتي بايداذعان نمود که کمياب ترين خاکهاي کمياب، به استثناي پرومتيم، بسيار از عناصر گروه پلاتين فراوانترند.
مهمترين کاني هاي عناصر کمياب عبارتند ازمونازيت، زنوتيم، بستناسيت. معمولااين مواد بوسيله اعمال مکانيکي مانند شناورسازي و يا استفاده از روشهاي مغناطيسي تغليظ ميشوند. سپس لانتانيدها در حالتيکه بصورت کانيهاي فسفات يا سيليکات مي باشند، بوسيله اسيد مورد شستشو قرار مي گيرند. برخي از کانيها مانندکولومبوتانتالات ها با کربن حرارت داده شده و يا تحت تاثير کاستيک قوي قبل از سنگ شويي قرار داده ميشوند.
◄ تربيوم (Terbium)
تربيوم، عنصر شيميايي است که در جدول تناوبي داراي نشان Tb و عدد اتمي 65 مي باشد.
ادامه مطلب
کاني عبارت است از عناصر يا ترکيبات شيميايي طبيعي جامد ، همگن ، متبلور و ايزوتروپ با ترکيبات شيميايي نسبتاً معين که در زمين يافت ميشود. خواص فيزيکي کانيها در حدود مشخص ممکن است تغيير نمايند. کانيها به صورت اجسام هندسي با ساختمان اتمي منظم متبلور ميگردند که به آن بلور ميگويند. اگر بلور يک کاني را به قطعات کوچک و کوچکتر تقسيم نماييم سرانجام به کوچکترين جزء داراي شکل هندسي منظم خواهيم رسيد که آن را واحد تبلور ، سلول اوليه و يا سلول واحد بلور مينامند. از کنار هم قراردادن واحدهاي تبلور شبکه بلور که سازنده اجسام متبلور است ايجاد ميگردد..
بيش از 4000 گونه کاني توسط انجمن جهاني کانيشناسي (ima) شناسايي شده است. از اين تعداد، 150 کاني را ميتوان جزو کانيهاي معمول و 50 کاني را ميتوان از کانيهاي تا ندازهاي کمياب بشمار آورد. بقيه آنها کانيهاي کمياب يا بسيار کمياب هستند.
ادامه مطلب
◄ کانيهاي اصلي طلا
كالاوريت Calaverite با فرمول Au Te2
اين كاني طلا در سيستم مونوكلينيك متبلور شده و به صورت منشورهاي تيغه اي و شيار دار، غالبا دوقلو و توده هاي دانه اي پيدا مي شود. رنگ اين كاني از زرد برنزي تا سفيد نقره اي متغير است. خط اثرش خاكستري مايل به زرد تا خاكستري متمايل به سبز است. سختي اش 5/2 تا 3 و وزن مخصوصش 31/9 مي باشد. كالاوريت فاقد رخ بوده و كدر و شكننده است. اين كاني داراي جلا ي فلزي مي باشد. در اسيد نيتريك گرم حل مي شود و طلاي فلزي در محلول قرمز آزاد مي سازد. اختلاف آن با پيريت، سختي كمتر و داشتن بلورهاي طويل است. قابل ذكر است كه مقدار طلاي كالاوريت تا 44% مي رسد. اين كاني معمولا در رگه هاي هيدروترمال حرارت پائين تشكيل مي شود.
ادامه مطلب
اولين بار تئوفراستوس (Theophrastus) که از شاگردان ارسطو بود در کتاب خود بنام درباره سنگها به ماده بدون نامي، شبيه چوب پوسيده که در اثر اختلاط با نفت مي سوزد، بدون آنکه آسيبي ببيند در 300 سال قبل از ميلاد اشاره کرده است که بعد ها اين ماده آزبست نام گرفت. در ساختمان آزبست، پنبه کوهي يا پنبه نسوز عناصري مانند سيليس، منيزم و آهن وجود دارد. آزبست در طبيعت به رنگهاي سفيد، قهوه اي و آبي به چشم مي خورد.
ادامه مطلب
آشنايي با بلورشناسي
بلور شناسي ، علم مطالعه بلورهاست. با ارائه روشي براي توضيح چگونگي تعيين خواص فيزيکي ماده از روي سطح آن ، يعني اصل تقارن بلور شناسي بصورت علمي مستقل در آمد. در دهه 1880 ، فيزيکدانان شواهد کافي گرد آورده بودند که پديدههاي مختلفي از قبيل در شکستگي ، انبساط گرمايي ، وقف الکتريسيته و پيزو الکتريسيته را بايد با استفاده از شکل بلور توضيح داد. براي مطالعه بلورها روشهاي مختلفي وجود دارد که از مهمترين آنها بلور شناسي توسط اشعه ايکس و روشهاي پراش الکترون.
◄ سير تحولي بلورشناسي:
مطالعه بلورها به دوران يونانيها و روميها و مطالعات کوارتزهاي گوناگون ، توسط ننوفراستو و پلينيو ، باز ميگردد. در سده هفدهم نخستين تلاشها براي توصيف نظم ساختاري بلورها به عمل آمد. رابرت هوک اظهار داشت که مشکل کوارتز را با فرض اين که کوارتز از آرايش تناوبي کرههايي تشکيل شده باشد، ميتوان توضيح داد. کريستيان هويگنس به منظور توصيف پديده دو شکستي نور ، فرض کرد که کلسيت از آرايش تناوبي بيضيهاي دوار تشکيل شده است. در سال 1784 ، ژنه ژوست هادي اين فرض را مطح کرد که در بلورها مولکولها در گروههايي به شکل متوازي السطوح قرار گرفتهاند. در آرايش فضايي اين گروهها ميتواند شکل بلوري ماکروسکوپيکي مشاهده شده را توضيح دهد.
ادامه مطلب
کاني عبارت است از عناصري يا ترکيبات شيميايي طبيعي جامد، همگن و متبلور با ترکيبات شيميايي نسبتاً معين که به صورت اجسام هندسي با ساختمان اتمي منظم متبلور ميگردند که به آن بلور ميگويند. با توجه به همگن بودن شيميايي کانيها ، ترکيب آنها را ميتوان بوسيله فرمول نشان داد. براي معرفي کانيها علاوه بر فرمول آنها ، تمام خواص فيزيکي مانند خواص نوراني ، الکتريکي ، مقاومت ، سختي و بالاخره خاصيت بلورشناسي نيز مورد بررسي قرار ميگيرد. بيش از 4000 گونه کاني توسط انجمن جهاني کانيشناسي (ima) شناسايي شده که از اين تعداد، 150 کاني را ميتوان جزو کانيهاي معمول و 50 کاني را ميتوان از کانيهاي تا اندازهاي کمياب بشمار آورد. بقيه آنها کانيهاي کمياب يا بسيار کمياب هستند. • خواص فيزيكي: كه مهم ترين آنها عبارتند از شكل رخ، سطح شكست، سختي، وزن مخصوص، جلا و شفافيت، قابليت ذوب و... |
◄ کاني شناسي تاريخچه کاني شناسي | خواص عمومي | کاني شناسي توصيفي | شفاييت کاني | رنگ کاني | رنگ خاکه | شيمي کاني | جلاي کاني | سختي | وزن مخصوص | رخ کاني | سطح شکست | ضرايب شکست نور | هدايت گرما در کانيها | رسانش کانيها | خاصيت مغناطيسي ◄ دسته بندي کانيها گروه پلاتين | کاني بريل | ورميکوليت | گروه فناسيت | گروه اليوين | گروه گارنت | گروه Al2SiO5 | گروه هوميت | گروه اپيدوت | گروه پيروکسن | گروه پيروکسوييد | گروه آمفيبول | گروه سرپانتين | گروه کانيهاي رسي | گروه ميکا | گروه کلريت | گروه SiO2 | گروه فلدسپار ◄ بلور شناسي آشنايي با بلورشناسي | خواص بلورها | انواع بلورها | دستگاههاي بلورشاختي | بلورشناسي نوين | آزمايش XRD | آزمايش XRF ◄ سنگ شناسي گابرو | کائولن | الماس | سنگهاي اولترامافيک | كيمبرليت ها | گرانيت | فيروزه | عقيق | سنگهاي كربناته | ساخت سنگهاي آذرين | سنگ هاي رسوبي ◄ عناصر کمياب منابع و کاربدها | لانتانيوم | ايتربيوم | ايتريوم | لوتتيوم | ساماريوم | پرومتيوم | ديسپروزيوم | هولميوم | اربيوم | توليوم | تربيوم | گادولينيوم | پراسئوديميوم | سريوم | اروپيوم | نئوديوم
|
ادامه مطلب
نفلين سينيت به علت ارزش فوق العاده اى که در صنعت دارد (صنايع آلومينيوم، شيشه و سراميک پلاستيک و کائوچو، تهيه پشم و شيشه معدنى، کود شيميايى و …) در اکثر کشورهاى دنيا مورد توجه فراوان قرار گرفته است.
سنگ مزبور از يک طرف در کشورهايى که فاقد ذخاير غنى از بوکسيت هستند (شوروى، کره شمالى و …) به عنوان منبعى مهم جهت توليد آلومينا و از طرف ديگر در کشورهايى که از لحاظ منابع بوکسيت غنى بوده و يا بوکسيت ارزان در دسترس دارند (کشورهاى غربى، آمريکا، کانادا) به دليل فراوانى مقدار آلکالى در صنايع شيشه و سراميک کاربرد فراوان دارد.
استفاده از نفلين سينيت جهت توليد آلومينا فقط در کشورهاى شوروى صورت مى گيرد (اخيراٌ کشور کره شمالى نيز اقدام به تاسيس يک کارخانه توليد آلومينا از نفلين نموده که به زودى به مرحله توليد خواهد رسيد. کشور هاى مکزيک و برزيل نيز در حال بررسى و توليد آلومينا از نفلين مى باشند). اين کشور از سال 1932 ميلادى کار بر روى نفلين جهت توليد آلومينا را شروع نموده و در سال 1941اولين کارخانه توليد آلومينا به نام «ولخوف» را بر اساس ماده خام نفلين تاسيس نمود که توليد اقتصادى آن از سال 1951 بر اساس سالانه 50 هزار تن آلومينا آغاز گرديد.
ادامه مطلب
براي هر ايراني نام فيروزه تداعيگر معدن فيروزه نيشابور است معدني كه پس از 7 هزار سال هنوز چراغي روشن دارد قديميترين تراش از فيروزه معدن نيشابور مجسمهاي به شكل يك گوساله است كه حدود 7 هزار سال قدمت داشته و هماكنون در موزه ايران باستان نگهداري ميشود. فيروزه ايراني در دنيا آنچنان شناخته شده است كه براي سنجش كيفيت ساير فيروزهها اين سنگ قيمتي كشور بهعنوان مقياس به كار گرفته ميشود. معدن فيروزه نيشابور در 45 كيلومتري شمال غرب اين شهرستان در جاده قديم سبزوار و در روستايي به نام «معدن» قرار گرفته است. با وجود گذشت هزاران سال از استخراج اين معدن هنوز بهرغم توسعه علم اكتشاف در ايران اكتشاف معدن فيروزه نيشابور همچنان مسكوت مانده و عملا اقدامي انجام نشده است. اين معدن از گذشته توسط بوميهاي منطقه به استخراج رسيده و روش استخراج نيز سينه به سينه در اختيار اهالي روستاي معدن قرار گرفته است.
ادامه مطلب
دياتوميت ها، سنگ هاي رسوبي متشكل از ذرات ريز و بي شكل سيليسي مي باشند كه در اثر مكانيزم تجمع پوسته يا اسكلت هاي فسيل شده جلبك ها و گياهان و جانوران ميكروسكوپي و تك سلولي به نام دياتومه تشكيل شده است، اطلاق مي شود.
از نظر واژه شناسي، الفاظ دياتوميت يا خاكهاي دياتوميتي و كيزلور همگي كاربرد داشته و شناخته شده هستند. مولر نيز نوعي خاك دياتوميتي است كه داراي رسهاي پلاستيك ميباشد. واژه تريپولي اغلب مترادف دياتوميت به كار ميرود ولي در واقع تريپولي نوعي رسوبات سيليكاتي بسيار ريز دانه است كه به عنوان ساينده كاربرد دارد و منشا و بقاياي گياهي را ندارد. در مناطقي در ليبي و الجزاير (در نزديكي بندر تريپولي) به اشتباه به دياتوميت تريپولي گفته ميشود. همچنين به ندرت واژه ميرشام نيز براي توصيف دياتوميت استفاده شده كه در حقيقت مير شام نوعي رس است كه اصلاً منشا فسيلي دارد.
از نقطه نظر زمين شناسي اقتصادي، واژه دياتوميت به رسوباني از تجمع اسكلت سيليسي دياتومهها اطلاق ميشود كه ضخامت كافي جهت استفاده داشته باشند و بيشتر در كمربندهاي افيوليتي رخنمون دارند.واژههاي ديگري كه به تجمع بقاياي دياتومههاي داراي ناخالصي بيشتر هستند اطلاق ميشود عبارتند از: دياتوميت رس دار، رس دياتوميت دار و يا خاك دياتوميتي.
ادامه مطلب
ورميكوليت نام عمومي گروهي از سيليكاتهاي آلومينيوم فرومنيزيم دار بوده كه از نظر شيميائي مشابه اسمكتيت هاي تري اكتائدر و از نظر ساختمان مشابه تالك ميباشد.ورميكوليت ها از نظر بار الكتريكي و خاصيت تورم پذيري در حد واسط ميكاها و اسمكتيت ها قراردارند. ورميكوليت تحت تاثير شوك حرارتي (حدود 800 درجه سانتي گراد) حدود 20 تا 40 برابر حجم اوليه افزيش حجم يافته و ورقه ورقه ميشود و تا نزديكي نقطه ذوب يعني 1350 درجه سانتيگراد خاصيت نسوزندگي بسيارخوبي از خود نشان ميدهد.ماده معدني ورميكوليت بعد از استخراج از معدن واقع در منطقه كليبر به كارخانه فراوري جهت پرعيارسازي ،انبساط و دانه بندي واقع در نزديكي معدن حمل ميشود.مشخصات فيزيكي و شيميائي ورميكوليت خام و فراوري شده درجداول زير ارائه گرديده است:
ادامه مطلب
در بسياري از فرهنگهاي قديم و جديد ، از فيروزه به عنوان سنگي مقدس و طلسم خوشبختي و خوش شانسي ياد شده است. صنايع دستي ساخته شده از فيروزه نير كه در طي كاوشهاي باستانشاسي در كشور مصر ، در مقبره هايي مربوط به سه هزار سال پيش از ميلاد مسيح يافت شده است ، قديمي ترين گواه بر اين مطلب است و نشان مي دهد كه مصريان باستان ، فيروزه را گوهري معنوي و مقدس مي دانستند.
پادشاهان ايران باستان ، از گوهرهاي آبي آسماني مانند فيروزه ، براي تزئينات دست و گردن استفاده مي كردند و براين باور بودند كه اين گوهر خوش رنگ آنها را در برابر مرگ غير طبيعي يا به قولي ، «اجل معلق » محافظت خواهد كرد از اين رو تغيير رنگ گوهرهاي به كار رفته در گردن بندها و دستبندهاي آنها ، خوش يمن نبوده و علامت خطري براي شخص استفاده كننده از آن به شما مي رفت ، اما امروزه بر كسي پوشيده نيست كه عواملي همچون نور٬ مواد آرايشي ، گرد و غبار و چربي و ميزان HP پوست و برخي عوامل شيميايي ديگر ، باعث تغيير رنگ فيروزه مي شوند كه هيچ كدام از آنها نيز زنگ خطري براي استفاده كننده از اين سنگ قيمتي و زيبا نيست.
استفاده از نگين فيروزه همراه با رشته هايي از مرواريد در تزئين عمامه ها به منظور حفاظت از شخص و مصونيت از چشم زخم و همچنين آرايش دادن خنجرها و زين اسبان و شتران با اين سنگ به منظور طلسم يكي ديگر از رسم ها و كاربردهاي متداول اين گوهر آسماني در نزد پيشينيان بوده است.
ادامه مطلب